چکیده:
منصب "شیخ الاسلام" برای نخستین بار در اواخر قرن چهارم هجری و در خراسان به کار گرفته شد. در دورههای بعد این منصب تداوم یافت، امّا اوج شهرت و اقتدار آن در دوره صفویه بود که بالاترین مقام دینی را داشت. علاوه بر مرکز حکومت، درسایر شهرهای مهم هم منصب "شیخ الاسلام" به عنوان بالاترین مقام مذهبی وجود داشت. هر چند این منصب در دورههای زندیه و افشاریه اهمیت و جایگاه سابق خود را از دست داد، ولی با روی کارآمدن قاجاریه بار دیگر اهمیت یافت و نقش مهمی را در حکومت و همچنین اجتماع ایفا نمود. "نقش و جایگاه منصب شیخ الاسلام در ساختار حکومت قاجار و همچنین جایگاه و کارکرد آن در اجتماع" به عنوان ابهام و مساله این پژوهش قلمداد شده است. پژوهش پیش رو بر آن است تا با روشی توصیفی- تبیینی و با استفاده از اسناد منتشر نشده همچون فرمانها، ملفوفهفرمان و... به سوال پژهش پاسخ دهد. موضوع این پژوهش از جمله موضوعات نو و بدیعی است که تا کنون کمتر بدان پرداخته شده و تلاش شده است تا با بهرهگیری از اسناد، شناختی بیواسطه و مستقیم از لقب و منصب شیخ الاسلامی، که روزگاری نه چندان دور از جمله جایگاههای تعیین کننده در سلسله مراتب اجتماعی و دینی ایران به شمار میآمد، به دست داده شود.
The position of "Sheikh al-Islam" was used for the first time at the end of the fourth century of Hijri in Khorasan. In the following periods, this position was continued, but the height of its fame and authority was during the Safavid period, when it had the highest religious position. In addition to the government center, there was a counterpart of "Sheikh al-Islam" as the highest religious authority in other important cities. Although this post lost its former importance and status during the Zandiya and Afshariya periods, but with the rise of the Qajar dynasty, it became important again and played an important role in the government and society. "The role and position of Sheikh al-Islam in the structure of the Qajar government as well as its position and function in society" is considered as the ambiguity and problem of this research. The upcoming research aims to answer the question of the researcher with a descriptive-explanatory method and using unpublished documents such as decrees, envelopes, etc. The topic of this research is one of the new and original topics that have been less discussed so far and an attempt has been made to get a direct and immediate knowledge of the title and position of Shaykh al-Islami, which was one of the defining positions not so long ago, by using documents. In the social and religious hierarchy of Iran, it was considered to be given.
خلاصه ماشینی:
منصب شیخ الإسلامی که تا صدور ملفوفه فرمان مشروطیت مظفّرالـدّین شـاه و تأسـیس مجلس شورای ملّی ، به عنوان یکی از مهم ترین مناصب قضایی در سـاختار سـنتی و نظـام کهن ایران به شمار می آید چنانکه باید و شاید مورد توجّه محققان و مورخان قرار نگرفتـه است ، به گونه ای که درباره چند و چون و کارکرد این منصب ابهامات فراوانی وجود دارد.
به عنوان مثال ، بر اساس سند شمارة ٨١٥٩- ٢٩٥ سازمان اسناد و کتابخانة ملی ایران که متعلّق به تاریخ ١٢٥٦ ق است ، شخصـی بـه نـام میرزامحمّدرضـای خلخالی برادرزادة شیخ الإسلام متوّفا، از محمّدشاه درخواست منصب شیخ الإسلامی می کند، محمّدشاه در پاسخ به این درخواست او دستور می دهد که اگـر شـیخ الإسـلام متوّفـا دارای اولاد ذکور باشد، این منصب به پسر او منتقل می شود، پس از تحقیق مشخص می شود کـه وی داری پسر نزدیک به سن بلوغ است ، این شغل و مقام تا زمان بلوغ پسرش ، در اختیـار برادرزادة وی باشد تا آن پسر درست بزرگ بشود: هوالله تعالی شأنه العزیز - یا من یجیب دعوة المضطرین - فهرست دعـاگوی قـدیمی میرزامحمدرضای خلخالی بـرادرزادة آقامهـدی شـیخ الإسـلام خلخـال .
یعنی با انتصاب شیخ الإسلام دیگر به نام ملامهدی ، ملالطف الله ٥ نیز شغل و لقبش را از دست نداد، چنان که شاه در پایان ملفوفه فرمان ، به حاکم کردستان دستور می دهد که هر دو شـیخ الإسـلام را بـه رسمیت بشناسد و هر دو با توجه به درخواست و بنابر میل مردم می توانند به رفـع دعـاوی بپردازند.