چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارزیابی الگوی درمانی بر پایۀ طرحوارهدرمانی و درمان متمرکز بر شفقت و ارزیابی اثربخشی آن بر دلزدگی زناشویی زنان دارای تعارض زناشویی و طرحوارههای ناسازگار اولیه مربوط به حوزۀ بریدگی و طرد انجام گرفت. روش پژوهش در بخش کیفی، تحلیل مضمون به روش قیاسی و در قسمت کمی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و دورۀ پیگیری دوماهه بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل زنان دارای تعارض زناشویی به مراکز مشاورۀ شهر اصفهان در تابستان 1399 بود. تعداد 26 زن با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش، مداخلۀ الگوی درمانی بر پایۀ طرحوارهدرمانی و درمان متمرکز بر شفقت را طی دو ماه و نیم دریافت کردند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامۀ تعارض زناشویی (MCQ)، پرسشنامۀ طرحوارههای ناسازگار اولیه (SQ) و پرسشنامۀ دلزدگی زناشویی (MBQ) بود. دادههای پژوهش به شیوۀ تحلیل واریانس آمیخته بهوسیلۀ نرمافزار آماری SPSS-23 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد الگوی درمانی بر پایۀ طرحوارهدرمانی و درمان متمرکز بر شفقت از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. براساس یافتهها، الگوی درمانی بر پایۀ طرحوارهدرمانی و درمان متمرکز بر شفقت، با بهرهگیری از مفاهیم طرحوارهدرمانی و درمان متمرکز بر شفقت میتواند بهعنوان درمانی کارآمد در جهت کاهش دلزدگی زناشویی زنان دارای تعارض زناشویی و طرحوارههای ناسازگار اولیۀ مربوط به حوزۀ بریدگی و طرد بهکار گرفته شود.
The purpose of the present study was to develop and evaluate a therapeutic model based on schema therapy and therapy centered on compassion, as well as to evaluate its efficacy on marital burnout among women with marital conflict and primary incompatible schemas related to the field of cut and rejection. In the qualitative part,the present study employed thematic analysis by comparative method, whereas the quantitative partemployed a semi-experimental pre-test-post-test design with a control group and a two-month follow-up period. In the summer of 2019, the statistical population of the present study consisted of women with marital conflict who visited counseling centers in the city of Isfahan. A total of 26 women were selected using a non-random sampling method and assigned to the experimental and control groups at random. During two and a half months, the experimental group received the therapeutic model intervention based on schema therapy and compassion-focused therapyThe applied questionnaires in the current study include marital conflict (MCQ), early maladaptive schemas questionnaire (SQ), and marital burnout questionnaire (MBQ). The data obtained from the research was analyzed by the method of mixed variance analysis by statistical software SPSS-23. According to experts, the results demonstrated that the schema therapy- and compassion-based therapeutic model has sufficient content validity. Using the concepts of schema therapy and therapy focused on compassion, the therapeutic model based on schema therapy and therapy focused on compassion can be an effective therapy to reduce the marital despondency of women with marital conflict and primary incompatible schemas related to the field of cutting and Exclusion, according to the findings of this study.
خلاصه ماشینی:
طرحواره درمانی ١ از مداخلات جدید درمانی است که اثربخشی آن در مطالعات پژوهشگرانی مانند صفارینیا و عزیزی (١٣٩٨)، محمدی، سپهری شاملو و اصغری ابراهیم آباد (١٣٩٨)، عسگری و گودرزی (١٣٩٧)، روحی، جزایری، فاتحیزاده و اعتمادی (١٣٩٦)، یوسف زاده ، طالبی و نشاط دوست (١٣٩٦)، بشیری، گل محمدیان و حجت خواه (١٣٩٥)، تقییار، پهلوان زاده و سماوی (١٣٩٥)، پترس ، استاپنبلت ، برک، پاسل و کرانس (٢٠٢١)، باچراچ و آرنتز (٢٠٢١)، دونزل ، اونس ، آلفن ، بوومستر و ویدلر (٢٠٢١)، ون دیجیک و همکاران (٢٠٢٠)، رنر و همکاران (٢٠١٨) و ننادیک ، لمبرث و ریس (٢٠١٧) نشان داده شده است .
internal continuity (١٣٩٧)، رضایی، سهرابی و ذوقی پایدار (١٣٩٧)، محنایی، گلستانه ، پولادی ریشهری و کیخسروانی (١٣٩٨)، اصلانی، اسکندری و برجعلی (١٣٩٨)، شهابی و ثناگوی محرز (١٣٩٨)، پاکاندیش ، کراسکیان و جمهری (١٣٩٩)، حیرت و وطن خواهان (١٣٩٩)، بلاث و ایزنلوهر-ماول (٢٠١٧)، ننادیک ، لمبرث و ریس (٢٠١٧)، رنر و همکاران (٢٠١٨)، پالمر و همکاران (٢٠١٩)، لاترن ، بلاث و پارک (٢٠١٩)، ون دیجیک و همکاران (٢٠٢٠)، پترس و همکاران (٢٠٢١)، باچراچ و آرنتز (٢٠٢١) و ون دونزل و همکاران (٢٠٢١).
جهت تأثیر نیز به این صورت بود که الگوی درمانی بر پایۀ طرحواره درمانی و درمان متمرکز بر شفقت ، میانگین نمره های دلزدگی زناشویی زنان دارای تعارض زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیۀ مربوط به حوزة بریدگی و طرد را کاهش داده است .