خلاصه ماشینی:
"فهی هذه حرف الف 1-بحساب ابجد مساوی با عدد یک است 2-یکی از سه حرف عله است(حروف واو و الف و یاو وای)را حرف عله نامند) 3-الف از جهتی بر دو قسم است متحرکه و ساکنه که آنرا لینه هم میگویند مثل الف در قام و دعا و متحرکه که آن را همزه نیز مینامند مانند الف در افل(غروب کرد)و غیره.
حرف ب 1-بحساب ابجد مطابق است با عدد 2 (توضییح حرف باء فارسی(پ)نیز مانند حرف ما قبلش(ب)همان عدد 2 محسوب میآید) 2-یکی از حروف جاره است یعنی باسم بعد از خود جر میدهد مثل مررت بزید و بسم الله الرحمن الرحیم که زید در جملهء اول و اسم در جملهء دوم بسبب بائی که قبل از آنها درآمده مجرور شدهاند.
4-باء قسم مثل بالله(قسم بخدا) 5-باء سببیه مثل رایت بزید العمرو(یعنی بسبب زید عمر ورا دیدم) حرف ت 1-بحساب ابجد مساوی است با عدد 400 2-حرف قسم مانند تالله(قسم خدا) 3-یکی از علائم تأنیث است مانند فاطمة و فریدة و امثال آنها(که آنرا تاء گرد هم میگویند) 4-تاء ساکنه که منحصرا در آخر فعل ماضی علامت تأنیث است مانند کتبت و جلست و غیره.
6-در فارسی حرف تصغیر مانند کاف در شهرک(شهر کوچک-جوجه)سعدی گوید: مرغک از بیضه برون آید و روزی طلبد واد می زاده ندارد خبر از عقل و تمیز و امثال ذلک ل-30 حرف لام در اول کلمات سه حالت دارد: یا عامل جر است یعنی آخر کلمه را مجرور میکند و در این مورد مکسور است مانند لزیدو لله ملک السموات و الارض و غیره."