چکیده:
مقدمه: شیوع رفتارهای پرخطریکی از موضوع های جدی تهدید کننده سلامت است، مخصوصا اینکه رفتارهای پرخطر بر شیوه های آموزشی که فرد با آن درارتباط است تاثیر منفی دارد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی واسطه گری ابعاد شفقت به خود بر سبک های دلبستگی و رفتارهای پرخطر دانشجویان انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی با روش رگرسیون سلسه مراتبی به روش بارون و کنی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان آزاداسلامی و پیام نور واحد کرج بوده است که حدودا 15000 نفر تخمین زده شده بود. با استفاده از جدول مورگان 374 نفر از دانشجویان مجرد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.شرکت کنندگان به پرسشنامه های سبک دلبستگی هازن و شاور، رفتارپرخطر و شفقت به خود پاسخ دادند. نتایج در محیط 21SPSS تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد،از میان ابعاد سه گانه سبک دلبستگی، سبک دوسوگرا، رفتارهای پرخطر را پیش بینی می کند ( F=4/77, P). نتایج رگرسیون سبک دلبستگی و شفقت به خود نشان داد که فقط مولفه دلبستگی دوسوگرا قدرت پیش بینی کنندگی شفقت به خود را دارد(p F= 11/172 ,).نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که تنها بعد انزواگزینی از ابعاد شفقت به خود در رابطه بین سبک دلبستگی دوسوگرا و رفتارهای پرخطر نقش میانجی دارد. برای بررسی معناداری اثر میانجی از آزمون سوبل استفاده شد که نتایج حاکی از معناداری این آزمون بود.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت سبک دلبستگی دوسوگرا در پیش بینی رفتارهای پرخطر و نقش میانجی بعد انزوا گزینی در رابطه سبک دلبستگی دوسوگرا و رفتارهای پرخطر دانشجویان لازم است در برنامه های مداخله ای و پیشگیرانه به این دو متغیر توجه شود، تا دانشجویان به نحو مناسب تری در حوزه های تحصیلی و آموزشی عمل کنند. بنابراین می توان با مبنا قرار دادن مولفه های زمینه ایی باعث بهبود فرایندها و راهبردهایی آموزشی شد.
Objective: The prevalence of high-risk behaviors is one of the serious health threats that has been considered in recent years. The aim of this study was to investigate the mediation of self-compassion dimensions on attachment styles and high-risk behaviors of students.
Method: The present study was a descriptive-correlational study with hierarchical regression method by Baron and Kenny method. The statistical population included all Islamic Azad and Payame Noor students of Karaj branch, which was estimated at about 15,000 people. Using Morgan table, 374 single students were selected by convenience sampling method. The participants answered the questionnaires of Hazen and Shaver attachment style, high-risk behavior and compassion. The results were analyzed using SPSS 21 statistical software.
Results: The results showed that among the three dimensions of attachment style, ambivalent style predicts high-risk behaviors (F = 77.4, P
Conclusion: Due to the importance of ambivalent attachment style in predicting high-risk behaviors and the mediating role of isolation dimension in relation to ambivalent attachment style and high-risk behaviors of students, it is necessary to pay more attention to these two variables in intervention and preventive programs, So that students can act more appropriately in their fields of study. Therefore, it is possible to improve educational processes and strategies by basing them on the underlying components.