چکیده:
بحرانهای طبیعی بر زندگی میلیونها نفر در سراسر جهان تاثیر میگذارد و هزینههای اقتصادی و اجتماعی به وجود میآورد. مدیریت بحرانهای طبیعی میتواند این هزینهها را کاهش دهد و جوامع را در برابر این بحرانها ایمن و مصون کند. در دنیای امروز مدیریت بحران از جمله مسایلی است که لازم است در فرایند برنامه ریزی شهری بدان توجه شود؛ به طوریکه رویدادهای بحرانی مربوط به بلایای طبیعی مانند سیل، طوفان و زلزله به پیش زمینه اساسی مدیریت برای ایجاد برنامه ریزیو کنترل تبدیل شده است. بافتهای فرسوده شهری و سکونتگاههای حاشیهای و غیر استاندارد در کشورهای در حال توسعه، بنا به دلایلی از قبیل عدم رعایت معیارهای فنی و مهندسی در ساخت بنا، شبکه ارتباطی ناکارآمد، عدم وجود تاسیسات وتجهیزات شهری، بیش تر از سایر بافتهای شهری در معرض خطر زلزله قرار دارند. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر نقش مدیریت یکپارچه در بهبود و کنترل بحران از منظر کاهش آسیب پذیری شهری با روش توصیفی- تحلیلی میباشد. نتیجه پژوهش نشان میدهد مدیران سازمان باید با بحران روبرو و بر آن چیره شوند. آنها باید میزان حمایت مردم و همچنین داراییهای ارزشمند سازمان شامل داراییهای ناملموس نظیر حسن نیت و تصویر ذهنی از سازمان را اندازهگیری کنند. از همه مهمتر، آنها باید در مقابل بحران با شجاعت، اراده محکم و تعهد، متانت و پشتکار واکنش نشان دهند. مدیریت خوب بحران میتواند تا حد زیادی باعث تسهیل در مواجهه با بحران و رهایی از خطر شود. متاسفانه مدیران ضعیف ممکن است بحران را خوب درک نکنند و سازمانهای خود را در معرض خطرات بیشتری قرار دهند. همچنین سازمانهای مربوطه باید به نحو مطلوبی نسبت به انجام تمهیدات لازم و ضروری و بهبود امور و اوضاع بعد از بروز بحران اقدام بعمل آورند. تنها چیزی که امروزه در دنیای کسب وکار روشن و مشخص است این است که مدیران باید برای عدم اطمینان آماده باشند. بحرانها رویدادهای ناگواری هستند که میتوانند باعث افول سازمان شوند.