چکیده:
هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه بین دینداری و سبکزندگی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز میباشد. چارچوب نظری این تحقیق تلفیقی از نظریات وبر،گیدنزو بوردیو بوده است. این تحقیق به صورت پیمایشی انجام شده و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه میباشد. جامعه آماری در این تحقیق، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز است. شیوه نمونه گیری طبقهای بوده و حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران376 نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در نیمسال دوم تحصیلی 1394-1393 اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان میدهدکه متغیر دینداری با تمامی ابعاد سبکزندگی (شامل؛ مصرف مادی، مصرف فرهنگی- هنری، چگونگی گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن، روابط بین شخصی) رابطه معناداری دارند. بدین صورت که بین میزان دینداری و ابعاد مصرف مادی، مصرف فرهنگی- هنری، مدیریت بدن، چگونگی گذران اوقات فراغت رابطه منفی معناداری مشاهده شده است و تنها بین میزان دینداری و بعد روابط بین شخصی رابطه مثبت برقرار است. نتایج حاصل از رگرسیون نشان میدهد که سه بعد از دینداری یعنی بعد عاطفی با ضریب بتای 38/ 0، پیامدی با ضریب بتای 28/ 0 و مناسکی با ضریب بتای 13/ 0 معنادار بودهاند. این ابعاد در مجموع41 درصد از تغییرات مربوط به سبک زندگی را تبیین میکنند.
خلاصه ماشینی:
نتایج تحقیق نشان می دهدکه متغیر دینداری با تمامی ابعاد سبک زندگی (شامل ؛ مصرف مادی، مصرف فرهنگی- هنری، چگونگی گذران اوقات فراغت ، مدیریت بدن ، روابط بین شخصی) رابطه معناداری دارند.
همچنین ، مفهوم سبک زندگی به عنوان 1 - Zuckerman شیوه زندگی مردم و نحوه انتخاب افـراد گـروه هـا در جامعـه بـه عنـوان مؤلفـه اساسـی زندگی اجتماعی انسان معاصر، توجه بسیاری از صاحب نظران و اندیشـمندان اجتمـاعی را به خود جلب نموده است .
بـر ایـن مبنـا، مسـأله اساسـی ایـن پژوهش آن است که آیا بین دینداری و سبک زندگی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز رابطه معناداری وجود دارد؟ ادبیات تحقیق مبانی نظری با توجه به مبانی نظـری و مطالعـات انجـام شـده در ایـن زمینـه مـیتـوان مهـم تـرین نظریـات مـرتبط جهـت تبیـین رابطـه سـبک زنـدگی را مطـرح نمـود.
از ایـن رو، هویـت هـای شخصـی بـه میـزان زیـادی گرداگرد انتخاب های سبک زندگی خود رفتار و سـبک زنـدگی افـراد را تحـت تـأثیر قرار میدهد.
به عبارتی یکی از نقاط ضـعف مطالعـات داخلـی و خـارجی ایـن اسـت کـه بـه منظـور سنجش متغیر وابسته (سبک زندگی) از مقیاس های مختلفی در این زمینه اسـتفاده شـده و پرسشنامه استانداردی که دارای ابعـاد مشخصـی بـرای مفهـوم سـبک زنـدگی باشـد، وجود ندارد و این امر باعث تعارض و متفاوت بودن نتـایج برخـی از تحقیقـات پیشـین شده است .
همچنین با توجه به این که مفهوم سبک زندگی در مطالعات داخلـی و خـارجی بـر روی جامعه هـای آمـاری متفـاوت درکشـورهای مختلـف بـا ارزش هـا و فرهنـگ هـای متفاوت صورت گرفته است ،گاهاً نتایج متفاوت به دست آمـده اسـت .