چکیده:
ابراهیم پورداوود از بزرگترین و شاخصترین پژوهشگران فرهنگ ایران باستان (فرهنگ مزدیسنا) بود که تمام عمر خویش را در این راه گذاشت و تاریخ و فرهنگ ایران باستان را که در روزگاران دور در زیر خاک فراموشی مدفون شده بود نمایان ساخت. وی در نشر فرهنگ، زبان و ادبیات پیش از اسلام، اشتیاق نشان داد. در آن زمان که دانش ایرانشناسی در اختیار دانشمندان بیگانه بود، این کار بزرگی بود که پورداوود پس از قرنها توانست فرهنگ ایران باستان را دوباره زنده کند و به زبانشناسی چهرۀ علمی ببخشد. هدف از این پژوهش علاوه بر معرفی شخصیت و آرای پورداوود، تحقیق و تتبع در ترجمۀ اوستا و فرهنگ ایران باستان است. پرسش محوری و بنیادین در این پژوهش عبارت است از: هدف استاد پورداوود از ترجمۀ اوستا و تألیف کتاب فرهنگ ایران باستان چه بوده است؟ به نظر میرسد هدف استاد شناساندن ایران باستان به فرزندان کنونی این سرزمین است و برانگیختن مهر و علاقهای نسبت به این مرزوبوم؛ و به یاد پارینه، به آبادانی این دیار کوشیدن است. این پژوهش در زمرۀ پژوهشهای توصیفیتحلیلی است و روش تدوین آن با تکیه بر مطالعات کتابخانهای است.
Ibrahim Pourdavood was among the biggest and the most prominent researchers of ancient Iran culture (Mazdeyasna Culture) whose life devoted to this and showed ancient Iran culture and history burried long time ago. He was eager to publish pre-Islamic culture, language and literature. In that time Iranology knowledge was in hand of foreign scientists, it was a masterpiece that Pourdavood could revive ancient Iran culture after many centuries and give it a scientific face. In addition to introducing Pourdavood personality and opinions, the study aims to research in Avesta translation and ancient Iran culture. Basic question in the study is that: what was Pourdavood purpose of Avesta translation and writing ancient Iran culture book? It seems that his purpose is to declare ancient Iran to present generations of this land and stimulate interest to this land and attempt for land reclamation. The study is descriptive analytic one and compiled based on library studies.
خلاصه ماشینی:
به طوري که فرهنگ و تمدن آن در برابر حوادث گوناگون روزگار براي هزاران سال ، پايداري کرده و همچنان استوار بر جاي مانده است نخستين طليعه هاي ايران شناسي را بايد در سده ١٧ ميلادي در هلند جستجو کرد، زيرا در آن زمان ، زبان فارسي موردعلاقه اعضاي شرکت هند شرقي در هلند و هم دانشمندان و دانشگاهيان بود.
آنچه تاکنون در مجلدات گزارش اوستا و در تأليفات ديگر بنده درباره فرهنگ ايران باستان آمده و مقالاتي که دربسياري از مجله ها از بنده انتشــار يافته ، خواه در زمينه تاريخ و لغت و خواه در دين باســتان و اخلاق و خواه در آداب ورسوم ديرين جمله اين ها به همين قصد نوشته شده است » (پورداوود، ١٣٩٩ الف : ٥٧).
آنچه تاکنون در مجلدات تفسير اوستا و در تأليفات ديگر بنده درباره فرهنگ ايران باستان آمده و مقالاتي که در بسـياري از مجله ها از بنده انتشـار يافته ، خواه در زمينۀ تاريخ و لغت و خواه در دين باسـتان و خواه اخلاق و آداب ورسوم ديرين ، جمله اين ها به همين ملاحظه نوشته شده است » و به دنبال اين هدف بود که حدود ٦٠ سال از عمرش را در اين راه سپري کرد (پورداوود، ١٣٩٩ ب : ٥٧).