چکیده:
ﺧﯿﺰش اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺟﻨﺒﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دو ﻣﻔﻬﻮم ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ اﻣﺎ ﺗﻔﺎوتﻫﺎﯾﯽ ﺑﯿﻦ اﯾﻦ دو ﻣﻔﻬﻮم وﺟﻮد دارد. درواﻗﻊ ﯾﮑﯽ از ﻣﺴﯿﺮﻫﺎی اداﻣﻪ ﺣﯿﺎت ﺧﯿﺰشﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪن آن ﺑﻪ ﺟﻨﺒﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺖ. از ﺳﻮﯾﯽ دﯾﮕﺮ ﺑﺮﺧﯽ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ رﻓﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻟﻔﻆ ﺟﻨﺒﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺮ آن اﻃﻼق ﻧﻤﯽﺷﻮد. آﺻﻒ ﺑﯿﺎت ﯾﮑﯽ از اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان اﺳﺖ ﮐﻪ اﻋﺘﻘﺎد دارد ﺑﺮای ﺗﺠﺰﯾﻪ وﺗﺤﻠﯿﻞ رﺧﺪادﻫﺎی ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺟﻬﺎن ﺳﻮم، ﺑﻪﺧﺼﻮص ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ، ﺑﺎﯾﺪ از اﺑﺰار ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ دﯾﮕﺮی ﺑﻪ ﻧﺎم ﻧﺎﺟﻨﺒﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﺮد. ﻟﺬا در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻧﻈﺮﯾﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﻨﺒﺶﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺑﺎ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺮ» ﻧﻈﺮﯾﻪﻫﺎی آﺻﻒ ﺑﯿﺎت «ﺑﻪ ﺧﯿﺰش زﻧﺎن در اﻏﺘﺸﺎﺷﺎت 1401 ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮای اﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮر اﺑﺘﺪا ﻣﻔﺎﻫﯿﻤﯽ از ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻫﺎی ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎی ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ، ﭘﯿﺸﺮوی آرام و ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻧﺎﺟﻨﺒﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ آﺻﻒ ﺑﯿﺎت ﺑﯿﺎن ﺷﺪه اﺳﺖ. در اداﻣﻪ اﯾﻦ ﻓﺮﺿﯿﻪ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه ﮐﻪ در ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ اﻏﺘﺸﺎﺷﺎت 401؛ ﺗﻮاﻣﺎن دو ﻧﻮع ﺧﯿﺰش از ﺳﻮی ﺟﺎﻣﻌﻪ زﻧﺎن در اﯾﺮان در ﺣﺎل رخ دادن ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺳﭙﺲ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﻮﺟﻮد در ﻧﻈﺮﯾﻪﻫﺎی ﺑﯿﺎت و اﻧﻄﺒﺎق ﻣﺼﺎدﯾﻖ و ﺣﻮادث آن ﺑﺮﻫﻪ زﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﻫﺮﯾﮏ از ﺧﯿﺰشﻫﺎی ﻣﺬﮐﻮر؛ ﻧﺸﺎن داده ﺷﺪه ﮐﻪ ﯾﮑﯽ از ﺧﯿﺰشﻫﺎ ﻧﻮﻋﯽ ﺟﻨﺒﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و دﯾﮕﺮی از ﻣﺼﺎدﯾﻖ ﯾﮏ ﻧﺎﺟﻨﺒﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮای درک و ﺗﺤﻠﯿﻞ درﺳﺖ وﻗﺎﯾﻊ ﭘﺎﺋﯿﺰ 401 ﻻزم اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﯾﮏ روﯾﮑﺮد ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ) ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻫﻤﺰﻣﺎن از ﻣﻨﻈﺮ ﺟﻨﺒﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻧﺎﺟﻨﺒﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ (ﺑﻪ وﻗﺎﯾﻊ آن زﻣﺎن ﻧﮕﺮﯾﺴﺘﻪ ﺷﻮد.
خلاصه ماشینی:
برای این منظور ابتدا مفاهیمی از نظریه های سیاستهای خیابانی، پیشروی آرام و نظریه ناجنبش اجتماعی آصف بیات بیان شده است.
حال با توجه به اینکه تاکنون اغتشاشات 1401 در ایران چندان از دیدگاه نظری جنبشهای اجتماعی مورد بررسی قرار نگرفته است؛ در این پژوهش قصد داریم تا خیزش اجتماعی اخیر در ایران را که به عقیده برخی از صاحبنظران با محوریت موضوع حقوق زنان نیز مطرح میباشد؛ از منظر نظریه های آصف بیات مورد تحلیل و واکاوی قرار داده و بررسی نمائیم که تاچه میزان میتوان این اغتشاشات را بر ابعاد مختلف این نظریه ها منطبق دانست؟ همچنین دراین مقاله در صدد فهم این مسئله خواهیم بود که براساس نظریات مذکور آیا میتوان خیزش اخیر را مصداق یک جنبش اجتماعی دانست یا باید آنرا در قالب یک ناجنبش اجتماعی تفسیر و تحلیل نمود؟ 4- تشریح فضای اغتشاشات 1401 در تحلیل حوادث و اغتشاشات 1401 گروهی آنرا از منظر یک جنبش اجتماعی و گروهی دیگر از منظر یک ناجنبش اجتماعی نگریسته و هرگروه با نظریههای اجتماعی منطبق با منظر خود، به تحلیل اغتشاشات پرداخته و دلایل، مولفهها و مصادیق خود را برای اثبات نظریه مدنظرخود ارائه میدهند.
5-2- اثبات ناجنبش بودن خیزش نخست براساس نظریه سیاستهای خیابانی آصف بیات، در کتاب سیاستهای خیابانی خود با شرح تجربی سرگذشت تهیدستان در قبل و بعد انقلاب، مولفههایی را بیان میکند که اگر صورتبندی شود میتوان از آن به عنوان یک مدل اجتماعی برای تحلیل ناجنبشهای اجتماعی استفاده کرد و این مدل را بر اغتشاشات مهرماه ۱۴۰۱ در ایران منطبق نمود.