چکیده:
از دیدگاه تاریخی، مفهوم بینامتنیت برآمده از کارهای فرمالیستهاست. وقتی در دههی شصت فرمالیستها را در فرانسه ترجمه میکردند، این مفهوم را کریستوا وارد نقد ادبی کرد. این مفهوم طبق نظر منتقدان معنایی گسترده داشته است. از منظر کریستوا، متن معنایی ثابت ندارد و از گفتگوی چندین متن حاصل میشود: نوشتار نویسنده، نوشتار خواننده. بارت نمیتوان خارج از متن زیست و نوشت، و این متن فرقی نمیکند آثار کامو باشد یا مجلات و تصاویر تلویزیونی. به نظر او کتابها معنا تولید میکنند و معنا زندگی میسازد. به نظر بارت، خود متن بینامتن است. لوران ژنی بر این نظر است که بینامتنیت دگرگونی و شباهتسازی چندین متن به واسطهی متنی مرکزی است که مسیر معنا را نگه میدارد، ژنت میگوید بینامتنیت روابط حضور هم زمان چند متن در متنی است که ما در حال بررسیاش هستیم. ریفاتر نظری شبیه ژنت دارد ولی گستردهتر: «بینامتنیت درک و دریافت خواننده از روابط اثری مشخص با آثار پیش و پس از خود است». تمرکز آنژنو بیشتر روی نتیجهی رویکرد بینامتنی است، چون میتواند حصار تولید ادبی اساسی را بشکند و آن را وارد شبکهای از تعامل مقررات گفتمانی یعنی سخن اجتماعی بکند. در نهایت میتوان به حرف این منتقدان حرف بورخس را افزود که میگفت تمام کتابهای جهان اثر یک نویسنده هستند. شاید این حرف بینامتنیت را بهتر از دیگران بیان میکند. ما در این مقاله میخواهیم آثار هوشنگ گلشیری را از منظر بینامتنیت بررسی کنیم از هر منظر بنگریم آینههای دردار او اوج این رویکرد است.
خلاصه ماشینی:
٢. پيشينۀ تحقيق هرچند که از همان زمان چاپ شازده احتجاب ، منتقدان گلشيري را نويسنده اي جدي دانسته و مقـالات و کتاب هاي متعددي راجع به آثارش نوشته اند، ولي تا جايي کـه مـا ديـده ايم ، پژوهشـي مفصـل راجـع بـه بينامتنيت در کارهاي او انجام نگرفته است و اين مقاله اولين کار پژوهشي در ايـن زمينـه اسـت .
» (همخـواني کاتبـان ، ١٣٨٠: ٣٤٨) و در اين رمانش نشان داده با تمام سنت هاي ايراني و سنت زبان فارسي (و حتـي سـنت نوشـتن و سنت نگاه کردن ) رو در رو شده و آنها را تحدي ميکنند؛ براي همين جايي به صنم بانو ميگويد: «چـون اصلا ما ننوشته ايم ، چون به نحوة نوشتن هيچ فکر نکرده ايم که مثلا اين را، اين تاريکي را و آن قوي تـو را چطور ميتوان نوشت ، همه اش کلي بافي بوده است .
راوي در صفحۀ شش آينه هاي دردار، به صورت خودآگاه از سفر حرف ميزند که دليلي بر آن اسـت که اين اثر حداقل يک بعدش سفرنامه است و البته سفر به خارج ، و از اين جهـت بـا تمـام سـفرنامه هاي مهمي که ايرانيان نوشته اند و نظرات شان راجع به ايران و مهاجرت و زبان ملـي و تبعيـد و آوارگـي و يـا اقامت در خارج را بيان کرده اند، گفتگو و بينامتنيت دارد و نظر خودش را ميگويد، در عين حـال کـه بـه طور کلي با تاريخ و سنت ايران اسلامي در گفتگوست .