چکیده:
نمازجماعت از جمله مناسکی است که در عین اینکه در تقرب انسان به خداوند اثرگذار است، دارای بعدی اجتماعی بوده که موجب قدرت اجتماعی و اتحاد میان مسلمانان میشود. یکی از ارکان نمازجماعت، وجود امامی است که مأمومین به آن اقتدا کنند. شارع مقدس شرایطی را برای امامجماعت تعیین کرده است که از جملهی آن شرایط که قریب به اتفاق فقهای متأخر آن را شرط می دانند، «شرطیتعدالت» است. با بررسی که صورت گرفت مشهور متأخرین «شرطیتعدالت» در امامجماعت را ثابت دانستهاند، لکن ادله ایشان قاصر از اثبات این مدعا است و به جهت ادعای اجماع، فقها کمتر به این موضوع پرداخته و کلام ایشان به ذکر اجماع و بیان روایاتی خلاصه شده است، لکن نقد و بررسی تفصیلی ادله و اثبات این فرضیه حداقل موجب کمتر شدن وسواس برخی از متشرعین در احراز این شرط شده و در نتیجه موجب رونق بیشازپیش نمازجماعت میشود.
Congregation prayer is a ritual bringing humans closer to God. However, it also has a social aspect, breeding empowerment and unity among Muslims. One pillar of congregational prayer is an Imam who leads the prayers. The Holy Legislator has specified some conditions for the Imam. One such requirement agreed upon by most latter Islamic Jurisprudents is the condition of justice. The findings indicate that the renowned majority of the latter Islamic jurisprudents regard the requirement of justice for the congregation Imam as immutable. However, their arguments fail to establish this claim. Due to the alleged consensus, the Islamic jurisprudents have paid scant attention to this subject. Instead, they merely cite the purported consensus and mention the relevant narratives from the Islamic tradition. Nevertheless, a comprehensive critique of the relevant arguments and proving this hypothesis would at least alleviate some religious people’s obsession with meeting these conditions, helping congregation prayer further flourish.
خلاصه ماشینی:
با بررسي که صورت گرفت مشهور متأخرين «شرطيت عدالت » در امام جماعت را ثابت دانسته اند، لکن ادله ايشان قاصر از اثبات اين مدعا است و به جهت ادعاي اجماع ، فقها کمتر به اين موضوع پرداخته و کلام ايشان به ذکر اجماع و بيان رواياتي خلاصه شده است ، لکن نقد و بررسي تفصيلي ادله و اثبات اين فرضيه حداقل موجب کمتر شدن وسواس برخي از متشرعين در احراز اين شرط شده و در نتيجه موجب رونق بيش ازپيش نمازجماعت ميشود.
به نظر ميآيد فقهايي هم که با تفصيل بيشتري روايات را بررسي کرده اند، به جهت ادعاي اجماعي که در اين مسئله شده - تا جايي که آقا رضا همداني آن را از مسلمات و ضروريات فقه دانسته است - اين شرط را امري مسلم دانسته و لذا با تسامح ، دلالت برخي از روايات را نيز پذيرفته اند؛ لذا باتوجه به اهميت و فضيلت نمازجماعت در شريعت و لزوم احراز شرايط آن و آثاري که بر آن مترتب ميشود، لازم آمد که به نحو تفصيلي بررسي شود که آيا ادعاي اجماع مبني بر «شرطيت عدالت » براي امام جماعت ثابت است و آيات يا روايات نيز بر همين مطلب دلالت ميکند و يا اينکه حق با برخي ديگر است که قائل به «مانعيت فسق » هستند.
صاحب جواهر به اين روايت و روايات ديگري نظير آن که از اقتداي به مجهول منع کرده اند تمسک ميکند و شرطيت عدالت را براي امام جماعت نتيجه ميگيرد؛ زيرا يکي از مصاديق جهل ، جهل نسبت به عدالت يا فسق امامجماعت است (نجفي ، ٢٧٦/١٣).