چکیده:
استان مازندران با نوار ساحلی به طول 338 کیلومتر سالانه پذیرای بیش از 15 میلیون مسافر و توریست بوده که این جمعیت شناور در کنار جمعیت بومی استان بطوری در فرآیند تولید و تأمین امنیت پایدار مناطق ساحلی تأثیرگذار خواهد بود.
در واقع مقوله امنیت در مناطق ساحلی از حساسیت بیشتری برخوردار است. زیرا این مناطق با توجه به داشتن امتیازات و جاذبه های ویژه در جذب توریست از جمله طبیعت زیبا و برخورداری از جذابیت های منحصر به فرد ساحلی، جنگلی و از طرفی دیگر شباهت ها و تفاوت های میان گروه های سنی و جنسی گردشگران با فرهنگ های مختلف، خود می تواند موجبات به چالش کشاندن احساس امنیت در نقاط ساحلی گردد. از این رو فقدان وجود احساس امنیت در مناطق ساحلی سبب افول صنعت توریسم شده که ضروری است برای شناخت راهکارهای علمی در راستای شناسائی علل و عوامل متزلزل کننده امنیت شهرهای ساحلی و مولفه های تأثیرگذار بر کاهش رضایت مندی گردشگران این مناطق با هدف تعیین اولویت های برنامه ریزی فعالیت ها اقدام لازم بعمل آید.
بدین منظور تحقیق حاضر از نظر ماهیت در زمره ی تحقیقات توصیفی و پیمایشی بوده که حجم نمونه آماری آن 100 نفر از بومیان و مسافران شهرهای ساحلی مازندران در تابستان 93 را تشکیل می دهد. لذا با در نظر قرار دادن مولفه های تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی نقاط ساحلی از جمله بدپوششی و بدحجابی، نظم و انضباط، رسانه های گروهی و ... ارتباط آنها را با جذب گردشگر این نقاط بررسی که نتایج این تحقیق بیانگر این واقعیت است که اکثر گردشگران و مسافران این مناطق را جوانان به خود اختصاص داده که با توجه به برخی از ناهنجاریهای اجتماعی- اخلاقی و فرهنگی: نظیر بدپوششی، ارتباط با جنس مخالف، تبلیغات شبکه های ماهواره ای و فضای سایبر و ... خود جزء پارامترهای تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی این مناطق به حساب می آید.
Mazanddaran province has a 338 kilometer long coastline which annually accommodates up to 15 million travelers and tourists. The volatile population, besides local population of this province, has adversely affected the sustainable security developments. In fact, security is vital in coastal areas. Due to having tremendous merits and special tourist attraction including picturesque nature and unique coastal and forest attraction and disparities and similarities among individual and age groups and arrival of different cultures, mazandaran province security has been challenged. So lack of security feeling in coastal areas led to decrease in tourist industry. In order to identify the harmful and destructive reasons of coast area security and effective parameters on lack of tourist satisfaction, it is essential to develop security feeling through determining priorities on planning. The present study is inherently descriptive and in summer, 93,100 subjects from local and tourists of coastal areas participated in this study. regarding ill formed hijjab and discipline, mass media as an effective parameters of social security, the result of this study has shown that majority of social chaos like interaction with opposite sex, ill formed hijjab are important factors on lack of social security. Also the role of the mass media like internet, satellite should not be taken into granted.
خلاصه ماشینی:
از این رو فقدان وجود احساس امنیت در مناطق ساحلی سبب افول صنعت توریسم شده که ضروری است برای شناخت راه کارهای علمی در راستای شناسایی علل و عوامل متزلزل کننده امنیت شهرهای ساحلی و مؤلفه های تأثیرگذار بر کاهش رضایت مندی گردش گران این مناطق (با هدف تعیین اولویت های برنامه ریزی فعالیت ها) اقدام لازم به عمل آید.
در واقع شناخت میزان تأثیر احساس امنیت اجتماعی و شاخص های مربوط به آن بر تعداد گردش گران وارده به شهرهای ساحلی استان مازندران و بررسی آن به طور پیوسته ، از پیش شرط های اساسی نیروی انتظامی در برنامه ریزی جهت ارتقاء سطح امنیت در نواحی ساحلی می باشد.
لذا با توجه به حوزه مطالعاتی فرماندهی انتظامی استان مازندران ، این مقاله در راستای شناخت هرچه بیش تر امنیت نواحی ساحلی استان در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن نوشته شده تا شاید بتواند کمکی در جهت برنامه ریزی های اصولی و صحیح برای استفاده مطلوب از توان ها و پتانسیل های بالقوه این مناطق ، جهت جذب بیش تر گردش گران بوده و رونق اقتصادی منطقه را موجب گردد.
- سلیمانی بشلی و اسدیان ، در سال ١٣٨٩ در استان مازندران به تحقیقی با عنوان آسیب های اجتماعی سواحل دریای خزر، به بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی نواحی ساحلی پرداخته که نتایج این تحقیق بیان گر آن است که کارکرد اجتماعی سواحل خزر بیش تر از تأثیرات طبیعی بوده و خود نیز یک آسیب جدی تلقی می شود و از طرفی سواحل خزر نیز به وسیله کسب و ابراز هویت اجتماعی کاذب مبدل شده است .