چکیده:
ناظمالاسلام کرمانی نقش عمدهای در تاریخنگاری عصر مشروطه داشته و جزو اندیشمندان نوگرا و مشروطهخواه است. شغل روزنامه نگاری مورخ عامل مهمی است تا وی از نزدیک در روند حوادث منجر به پیروزی مشروطیت قرار گیرد و در کتاب خویش به گزارش رویدادهای سیاسی و اجتماعی از زمان ناصرالدین شاه تا سیزدهی رجب سال 1327هـ.ق بپردازد. مقاله حاضر با روش تاریخی سعی در بازتاب بینش اجتماعی ناظمالاسلام کرمانی در تاریخنگاری وی دارد.برای تحقق این هدف، پرسشی چنین مطرح است: بینش اجتماعی مورخ چه تاثیری در روش تاریخی وی در بازتاب رویداد مشروطیت خواهی و تحولات بعد از آن داشته است؟ نمودهای بینش اجتماعی در تاریخنگاری ناظم الاسلام کدام است؟ نتایج این پژوهش حاکی از آن است که موضوع، محور بودن توده در بینش تاریخی مورخ ودر نتیجه توجه وی به نهاد اجتماع و مردم،تاریخنگاری او راازتاریخ نگاریهای پیش از خود تاحدودی متمایز ساخته است.در حقیقت مورخ تلاش نموده است تا با بازتاب حیات اجتماعی جامعه در حوزه های مختلف زیستی، تاریخنگاری خود را به تاریخنگاری اجتماعی نزدیکتر سازد.واژه های کلیدی: تاریخ نگاری،تاریخ اجتماعی،مشروطیت، ناظمالاسلام کرمانی.
Nazem-Al Islam kermani has had a prominent role in a historiography of the constitutional era and he is a member of modernist and constitutionalist scholars. Historian's journalistic job is an important factor for him to be closely involved in the process of events leading to the victory of constitutionalism and in his book to report political and social events from the time of Naser al-Din Shah to the 13th of Rajab in 1327 AH. With the historical method based on the descriptive-analytical approach, the present article tries to reflect the social discourse in the historiography of Nazim-Al-Islam Kermani. For the aim of that, the below question is proposed: What are the symbols of social discourse in the historiography of Nazim-Al-Islam? What are the symbols of the historian's social vision had on his historical method in reflecting the event of constitutionalism and the later developments? The results of this research shows that the subject, the centrality of the masses in the historian's historical vision and as a result of his attention to the institution of society and people, finding the roots of events and analyzing them, has made his historiography somewhat different from historiography before him. In fact, the historian tried to bring his historiography near to the social historiography by reflecting the social life of the society in different biological fields.
خلاصه ماشینی:
دوم : توجه به زنان در تاریخ نوشت ناظم الاسلام کرمانی بـر خـلاف تـاریخ نگـاری سـنتی ایرانیان که به شدت مردانه است و کمتر از نقش و جایگاه زنـان در تحـولات مهـم سیاسـی و اجتماعی تاریخ ایران ذکری به میان آمده از سوی دیگر، شرایط اجتماعی زنان در عصـر قاجـار موجب شده بود که آنان هیچ گونه ارتباطی با خارج از محیط خانواده نداشته و مطلقاً مطیع اوامر شوهران خود باشند (شمیم ، ١٣٧٤: ٣٧٠)، اما چنین به نظر می رسد که در جریان مشـروطیت ، تحولات اجتماعی حاصل از مراوده های ایرانیان با تمدن مغرب زمین به مرور دیدگاه سنتی را، دست کم در بین روشنفکران جامعه ، تغییر داد، به گونه ایی که نویسنده ای مانند آخوندزاده درباب نقش و جایگاه اجتماعی زنان معتقد به آزادی زن و لغو تعدد زوجات و ایجـاد مسـاوات میـان مرد و زن در تمامی حقوق اجتماعی و تعلیم و تربیت و آزادی حجاب اسـت (آدمیـت ، ١٣٤٩: ١٤٣-١٤٤).
در مجموع بر آن است تـا بـا بیـان نقـش مـردم در تحـولات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن روز جامعه ی ایران ، تاریخ خود را از زاویه و اندیشـه تـوده عوام روایت نماید، به نظر می رسد اندیشه مورخ بر این امر استوار اسـت کـه مجموعـه ایـن عوامل مهم وبه هم پیوسـته ، در جامعـه ایـران عصـر قاجـاری ، باعـث واقعـه ی مهمـی ماننـد مشروطیت و تحولات بعد از آن شده است .