چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی توانمندسازی مشاوران مدرسه و بر مبنای نظریه دادهبنیاد و با بهکارگیری روش مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شد. روش: بدین منظور تعداد 12 معلم، 14 مشاور مدرسه، 13 دانشآموز (در سطح استان اردبیل) به شیوه نمونهگیری هدفمند و تعداد 9 متخصص و استاد مشاوره (در سطح کشور) به شیوه نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب و دادهها تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و پس از پیادهسازی متن مصاحبهها و ورود اطلاعات به نرم افزار تحلیل دادههای کیفی MAXQDA، با کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 245 مفهوم و 17 مقوله محوری شد. همچنین، نتایج کدگذاری انتخابی نشان داد که مقوله هسته توانمندی مشاوران مدرسه است که تحت تأثیر شرایط علّی (صلاحیت علمی، شغلی و اخلاقی)، شرایط مداخلهگر (بلوغ عاطفی، خودکارآمدی، مهارتهای حرفهای و هماهنگی) و شرایط زمینهای (بلوغ عقلی، هوشهیجانی، سلامتروان، مهارتهای ارتباطی، سرسختی روانشناختی و شخصیت کاریزماتیک) در قالب راهبردهای توسعه سازمانی و فردی است که حاصل آن بهبود کارآمدی مشاوران مدرسه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم است. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر توصیه میشود از الگوی حاضر به منظور توانمندسازی مشاوران مدرسه و همینطور طراحی و تدوین برنامههای مختلف در جهت بهبود خدمات راهنمایی و مشاوره مدرسه استفاده شود.
Aim: The current research was conducted with the aim of developing a model for empowering school counselors based on grounded theory and using semi-structured interview method. Methods: For this purpose, the number of 12 teachers, 14 school counselors, 13 students (locally from Ardabil province) were selected through purposeful sampling and the number of 9 counseling experts and professors (nationally) were selected by snowball sampling and the data were collected until theoretical saturation was reached. After transcribing the text of the interviews and entering the information into the MAXQDA qualitative data analysis software, they were analyzed with open, central and selective coding. Findings: The results of open and axial coding led to the identification of 245 concepts and 17 core categories. Also, the results of selective coding showed that the core category of school counselors' ability is influenced by causal conditions (scientific, professional and moral competence), intervening conditions (emotional maturity, self-efficacy, professional skills and coordination) and background conditions (intellectual maturity, emotional intelligence, mental health, communication skills, psychological toughness and charismatic personality) in the form of organizational and individual development strategies, which result in improving the efficiency of school counselors directly and indirectly. Conclusions: According to the findings of the present research, it is recommended to use the present model in order to empower school counselors, as well as design and develop different programs to improve school guidance and counseling services.
خلاصه ماشینی:
مشاوران مدرسه با شرکت در دورههای آموزشی توانمندسازی، ضمن کسب تجربه عملی و پایبندی به تعهدات حرفهای، به یک اعتبارسنجی درونی دست مییابند که از طریق آن میتوانند از تواناییهای خود به عنوان یک متخصص حرفهای در امر مشاوره مدرسه آگاه شده و احساس کارآمدی بالایی داشته باشند (ناگن 2 D"/>D"/>، به استناد راهکار 4-21 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش «استقرار نظام راهنمایی و مشاوره تربیتی مبتنی بر پایه مبانی اسلامی و افزایش نقش معلمان در این زمینه و با بهکارگیری مشاوران متخصص برای ایفای وظایف تخصصی در تمام دورههای تحصیلی» و نیز ایجاد یکپارچگی، هماهنگی و همسویی در خصوص فعالیتهای راهنمایی و مشاوره در نظام تعلیم و تربیت شکل گرفته است.
این تفاسیر و ادراکات تحت تأثیر ارزشها و هنجارهای ملی/ بومی و مذهبی، تخصصمحوری/ تعهدمحوری، مدرسهمحوری/ مشاورمحوری، نظارتپذیری/ نظارتگریزی، اخلاقمحوری/ کنش غیراخلاقی و بسیاری از موارد دیگر قرار داشت و نشان داد که بر خلاف الگوهای توانمندسازی مشاوران مدرسه در جوامع غربی که در آنها بیشتر بر ابعاد فردی و حرفهای همچون دانش، مهارت و ویژگیهای روانشناختی توجه و تمرکز میشود، اما در جامعه ایرانی و به لحاظ اعتقادات و باورهای اسلامی بر عناصر تأثیرگذاری همچون دینداری، بهرهگیری از معنویت در مشاوره، اخلاقمداری، وجدان شغلی، عدم لمس فیزیکی مراجع، عدم تبعیض نژادی، فرهنگی و زبانی و ظاهر و پوشش موجه تأکید و این اعتقاد وجود دارد که این عناصر نقشی تأثیرگذار بر کارآمدی فرایند مشاوره دارند.