چکیده:
سهروردی برای اثبات نظراتش در بسیاری از آثارش به قرآن و سنت استناد کرده است، با ذکر آیه ای به شباهت معنای آن آیه و نظر خود می پردازد. به خصوص برای دسته بندی انوار به آیه ی نور اشاره و براساس رتبه بندی که این آیه برای دارندگان انوار قائل است، به دسته بندی انوار بنابر میزان مجرد بودنشان می پردازد. امام خمینی (ره) نور را وجود میداند که مبدا وجود، نورالانوار و نور حقیقی است و همه انوار دیگر را تجلی نور الهی و عرضی میخواند. تمام مراتب هستی و درجات معرفت جزء تطورات نور است. ایشان در تبیین ماهیت نور به احدیت جمعی و حقیقت محمدیه و اسم اعظم الله و انسان کامل و ولایت میپردازد و حقیقت نوریه را به زیبایی بیان میکند.در واقع نور پروردگار، کامل ترین و متعالی ترین انوار، محسوب می شود که نه تنها، در نور بودن نیازی به دیگری ندارد، بلکه تمام موجودات دیگر به واسطه ی آن نورانی می شوند. تمام موجودات از مرتبه ی عالی گرفته، که در رأس آنان حضرت محمد(ص) و اولیای الهی است به واسطه ی بازگشت به نورالهی، نورانی هستند تا نور بندگانی که به واسطه ی خلع کالبد به مقامی نورانی رسیده و نورالانوار را مشاهده می کنند. گستردگی نور الهی تمام عالم را فرا می گیرد و به واسطه ی آن تمام موجودات در جایگاه خاص خود قرار می گیرند. سهروردی در حکمت الاشراق، که مهم ترین اثر او در باب نور است، قائل به وجود منبسط نفس صدور حقیقی حضرت حق است.
خلاصه ماشینی:
سهروردي نيز در حکمت الاشراق که مهم ترين اثر او در باب نور است به طور جـامع به تفسير نظام نوري اش مي پردازد و براي نور مراتبي قائـل مـي شـود کـه در رأس آن نـور الانوار جاي مي گيرد و انوار با موجودات بنـابر ميـزان نـور پـذيري بـيش تـر، در جايگـاهي والاتر قرار مي گيرند؟ که به نظر وي بـالاترين نـور، نـور اقـرب يـا نـور نخسـتين و بـه قـول ايرانيان باستان نور بهمن است که معادل آن در قرآن و روايات همـان عقـل اول يـا مخلـوق اول است که جايگاهي ويژه در جهان شناسي قرآني دارد.
«شـهادت مطلقـه و غيـب مطلقـه و شـهادت مضافه و غيب مضاف و مقام کون جامع ، مطابق حضرات خمس متداول در لسان عرفا (امـام خميني، ١٣٦٩: ٤) و يا در جـاي ديگـر مـي فرماينـد: «و اعلـم يـا حبيبـي، أن العـوالم الکليـه الخمسه ظل الحضرات الخمس الالهيه » (همان ، ١٣٧٦: ٣٠١) تفاوت نظام نوري امام خميني و سهروردي اين تفاوت در نحوه ي نام گذاري است ، و اين که در قرآن به طور منظم و پشـت سـر هم به بيان انواع انوار پرداخته نشده و تنها در يک آيه ، يعني آيه ي ٣٥ نور به طور جـامع تـر به انواع نور اشاره شده ، اما در هستي شناسي سهروردي نور به عنوان واژه اي کليدي معرفي مي شود که انواع و اقسامي بنابر مجرد و عارضي بودنش داراست و در دو سلسـله ي طـولي و عرضي جاي مي گيرد.