چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر توان سیستم منابع انسانی بر سازگاری با تغییر سازمانی و رفتارهای حامی تغییر در
کلیه کارکنان شرکت گاز کرمان در سال ۱۴۰۰ بوده که تعداد ۲۶۱ نفر از آنها به عنوان حجم نمونه به صورت سرشماری
انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات براساس پرسشنامه آلفس و همکاران (۲۰۱۹) و شامل ۳۰ پرسش بوده است. روایی
محتوایی پرسشنامه به تایید جمعی از صاحب نظران رسید. هم چنین جهت بررسی روایی سازه از سه شاخص پایایی
مرکب» متوسط واریانس استخراج شده و بار عاملی استفاده و جهت سنجش پایایی و قابلیت اعتماد از ضریب آلفای
کرونباخ با استفاده از نرم افزار 5۳55» که بیش تر از ۰,۷ محاسبه گردید.ء استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش با نرم افزار
51۳ آنآ نشان داد که ۱- توان سیستم منابع انسانی بر کیفیت تاثیر مثبت» ۲- کیفیت تاثیر مثبت بر سازگاری با تغییر
سازمانی, ۳- توان سیستم منابع انسانی بر حمایت سازمانی ادارک شده, ۴- حمایت سازمانی ادارک شده بر سازگاری با
تغییر سازمانی» ۵- سازگاری با تغییر سازمانی بر رفتار های حامی تغییر تاثیر دارند و همچنین؛ ۶- کیفیت تاثیر مثبت در
رابطه بین توان سیستم منابع انسانی و سازگاری با تغییر سازمانی» ۷- حمایت سازمانی ادارک شده در رابطه بین توان
سیستم منابع انسانی و سازگاری با تغییر سازمانی» ۸- سازگاری با تغییر سازمانی در رابطه بین کیفیت تاثیر مثبت و رفتار
های حامی تغییر ننقش واسطه دارند.
خلاصه ماشینی:
هدف اصلي اين تحقيق ، بررسي تاثير توان سيستم منابع انساني بر سازگاري با تغيير سازماني و رفتارهاي حامي تغيير در شرکت گاز کرمان :تبيين نقش ميانجي کيفيت تاثير مثبت و حمايت سازماني ادارک شده بوده است ، که در کل اهداف زير دنبال شده است : ١.
اگرچه اين مجموعه تحقيق براي درک چگونگي کمک به منابع انساني در ايجاد تغييرات سازماني راهي طولاني را در اختيار ما قرار داده است ، اما يکي از جنبه هايي که تا حد زيادي ناديده گرفته شده است ، نقش منابع انساني در مديريت زمينه تغيير است ، يعني شرايط داخلي يا خارجي که تأثير اثربخشي را تغيير مي دهند(هرولد٢ و همکاران ، ٢٠١٧ ؛ رافرتي و رستوبوگ ٣، ٢٠١٧) مطالعات اخير نشان مي دهد که ، جدا از تغيير در محتواي تغيير و اجراي آن ، زمينه تغيير يک عامل اصلي تأثيرگذار بر واکنش کارکنان نسبت به تغيير است و بنابراين يک تعيين ؛ کننده مهم است که بر اينکه آيا برنامه هاي تغيير مي تواند تأثير بگذارد با موفقيت به اتمام برسد(چوي ٤، ٢٠١١ رافرتي و رستوبوگ ٢٠١٧).
آيزنبرگر و همکاران ( ١٩٨٦) بر اين باورند که در مفهوم سازيهاي صورت گرفته در مورد تعهد سازماني به دلبستگي ادراک شده سازمان به کارکنان نيز بايد توجه شود، اين محققان اين نوع تعهد را تحت عنوان حمايت سازماني ادراک شده معرفي 1 Alfes 2 Herold 3 Rafferty & Restubog 4 Choi 5 Bowen & Ostroff کردند (گل پرور و همکاران ، ١٣٨٨ : ٣٣٢).
پژوهش حاضر نيز با هدف بررسي تاثير توان سيستم منابع انساني بر سازگاري با تغيير سازماني و رفتار هاي حامي تغيير در شرکت گاز کرمان :تبيين نقش ميانجي کيفيت تاثير مثبت و حمايت سازماني ادارک شده تدوين شد.