چکیده:
مسئله ادراک یا به بیان دقیقتر پدیدارشناسی ادراک از مهمترین آرای موریس مرلوپونتی است. اندیشهی فلسفی محوری مرلوپونتی این است که ادراک، پدیداری بدنی (یا جسمانی) است نه ذهنی. انسان در پدیدارشناسی او سوژهای بدنمند است که به همراه سایر سوژهها در جهان زندگی میکند. از سوی دیگر باید گفت که باغ ایرانی به عنوان مکان، با سابقهی درخشان خود، به عنوان بهترین الگوی منظرسازی در ایران، محصول تعامل انسان در مواجهه با طبیعت است. این تعامل به صورت یک رابطهی دوطرفه مابین انسان و طبیعت برقرار است و باعث تاثیر متقابل انسان و طبیعت بر یکدیگر میشود. در این پژوهش سعی بر این است که با مروری بر فلسفه پدیدارشناسانه مرلوپونتی به اهمیت بدن در ادراک حسی باغ ایرانی آنگونه که از طریق مکان و تجربه مکانی بیان میشود پرداخته شود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به شیوهی کتابخانهای بودهاست. نتایج حاصل در این پژوهش بیانگر آن است که تنانگی در فلسفه مرلوپونتی، بودن با اوج حضور، یعنی ارتباط واقعیت و ادراک است و در تفکر باشیدن تنانه در فضا یگانگی جسم و روح از دست نمیرود. بهطور کلی میتوان گفت که ارتباط بیواسطه با جهان و مواجهه هستیشناسی در این دیدگاه احساس محیط و ادراک را سبب میشود. از طرفی در فرآیند ادراک باغ ایرانی احساس محیط حاصل نظامهای معنایی، کالبدی، کارکردی و تمرکز حواس است که باعث ادراک میشود. در آخر باید اشاره کرد که باغ ایرانی در صورتی به عنوان مکان شناخته میشود که از طریق فهم و احساس و ادراک فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه شود.