چکیده:
خداوندگار حماسه با اشراف کامل بر قابلیّتهای نمایشی، در گسترة بسیار وسیعی از اشتراکات و توانمندیهای سینمایی در مسیر بیش باورپذیری ذهنیّت مخاطبان خود، بهره جسته و ادراک هنری آنها را جهت رسیدن به تصاویر عینی و بصری که جوهرة هنر اوست، یاری نموده است. از دیگر سو ماهیّت مفاهیم عینی و ملموس حماسه باعث میشود تا نسبت به مفاهیم عمیق و شهودی عرفانی، قابلیّت نمایشی و به همان نسبت در اقناعکنندگی و برانگیختن قویتر بعد عاطفی، تاثیری مستقیم داشته باشد. تصویرسازیهای فردوسی غنای بصری و دراماتیکی خاصّی دارد که در سینما نیز ردّ پای آن به وفور یافت و دیده میشود. برآیند و شواهد این مقاله نشان میدهد که فردوسی از ماهیّت تصویری و سینمایی و ظرفیّتهای آن در بیان و تبیین احساس، عاطفه و اندیشه، آگاهی درخوری داشته و در انتقال تصویر ادبی و ذهنیّت هنری خود، با استفاده از پتانسیلها و ابزارهای سینمایی، فراتر از دید نمایش تئاتری و نقاشّی، نسبت به زمان خود، بسیار درخشان و قابل تامّل عمل نموده است. در این جستار که با رویکرد کتابخانهای و به روش تحلیلی- توصیفی فراهم شده است، ضمن معرّفی تصویر و تصویرپردازی شاعر جان و خرد ، استفادة خلّاقانه و هنرمندانة او از شگردهای سینمایی در این داستان (نماپردازی، رنگ، حرکت، گفتوگو، شخصیّتپردازی، روایتگری و پایانبندی مناسب) بررسی و نموده میشود.
خلاصه ماشینی:
برآیند و شواهد این مقاله نشان میدهد که فردوسی از ماهیّت تصویری و سینمایی و ظرفیّتهای آن در بیان و تبیین احساس، عاطفه و اندیشه، آگاهی درخوری داشته و در انتقال تصویر ادبی و ذهنیّت هنری خود، با استفاده از پتانسیلها و ابزارهای سینمایی، فراتر از دید نمایش تئاتری و نقاشّی، نسبت به زمان خود، بسیار درخشان و قابل تأمّل عمل نموده است.
» حتّی برای کشتن اسب او چهار مصرع قائل شده ولی برای تنها یک تیر زدن رستم به او، شانزده مصراع (نسبت یک به شانزده) یا در توصیف یک تیر رستم، سه مصراع؛ تا از راه کشدادن زمان، فرصت بیشتری در اختیار مخاطب قرار دهد و از مسیر چینش جزئیّات و توالی گام به گام آنها احساس و عاطفة او را به سمت و سوی بایستگی شکست اشکبوس و شایستگی پیروزی رستم و در نهایت ایران در مقابل انیران، هدایت نماید و در پایان نیز برای تثبیت نظر خود، قضا و قدر را نیز با خود همداستان جلوه دهد.
» فاصله رهاشدن تیر در مصراع اوّل تا جایگرفتن در سینة حریف و سر از پشت او در آوردن، کاملاً و دقیقاً حذف شده و حتّی یک مصراع و واژه نیز بدان اختصاص نیافته است تا رهایش تیر و اصابت آن در کوتاهترین زمان به تصویر کشیده شود و بلاغت این تصویر از راه مونتاژ دو نمای متفاوت (سرانگشت رستم و پشت اشکبوس)، به اوج خود برسد.