چکیده:
بروز بیماری های مزمن جسمی، همچون آسیب مغزی تروماتیک سبب آسیب های هیجانی و روان شناختی در بیماران می شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک انجام گرفت. روش پژوهش حاضر «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران دارای آسیب تروماتیک مغزی مراجعه کننده به بیمارستان «آیت الله کاشانی» اصفهان در سه ماهه پاییز 1398 بودند. در این پژوهش تعداد سی بیمار دارای آسیب تروماتیک مغزی با روش «نمونه گیری هدفمند» انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 بیمار). گروه آزمایش معنویت درمانی را طی یک ماه در هشت جلسه دریافت نمودند. پس از شروع مداخله سه بیمار در گروه آزمایش و دو بیمار در گروه گواه از پژوهش انصراف دادند. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه «اضطراب» (بک و همکاران، 1988) و «ادراک درد» (ملزاک، 1997) بودند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه «تحلیل واریانس» با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج نشان دادند معنویت درمانی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک دارای تاثیری معنادار است (p<0/001). بدین روی این روش توانست منجر به کاهش اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک شود. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که معنویت درمانی می تواند به مثابه یک روش کارآمد برای کاهش اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک مورد استفاده گیرد.
The occurrence of chronic physical diseases, such as traumatic brain injury, causes emotional and psychological damage in patients. Thus, we conducted this study to investigate the effectiveness of spiritual therapy on anxiety and pain intensity of patients with traumatic brain injury. The current research method is "quasi-experimental" with a pre-test/post-test design, a control group, and a two-month follow-up period. The statistical population of the current study is patients with traumatic brain injury who referred to "Ayatollah Kashani" hospital in Isfahan in the three months of 2019 fall. Thirty patients with traumatic brain injury were selected in this research, by "purposive sampling" method, and were randomly assigned to experimental and control groups (15 patients in each group). The experimental group received spiritual therapy in eight sessions during one month. After the intervention, three patients in the experimental group and two patients in the control group withdrew from the study. The questionnaires used in this research includes "anxiety" (Beck et al., 1988) and pain perception (Melzack, 1997) questionnaires. The data obtained from the research is analyzed by "variance analysis" method with repeated measurements. According to the results of this research, spiritual therapy has a significant effect on the anxiety and pain intensity of patients with traumatic brain injury (p<0.001). Therefore, this method was able to reduce the anxiety and pain intensity of patients with traumatic brain injury. Based on the findings of this study, we can say that spiritual therapy may be used as an efficient method to reduce the anxiety and pain intensity of patients with traumatic brain injury.
خلاصه ماشینی:
1 اثربخشي معنويتدرماني بر اضطراب و شدت درد بيماران داراي آسيب مغزي تروماتيک نرگس ابراهيمي دستگردي/ دانشجوي دکتري روانشناسي سلامت دانشکده پزشکي دانشگاه آزاد اسلامي نجفآباد n.
بر همين اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي معنويتدرماني بر اضطراب و شدت درد بيماران داراي آسيب مغزي تروماتيک انجام گرفت.
جامعه آماري پژوهش حاضر نيز داراي نوآوري است؛ چنانکه تاکنون از مداخله معنويتدرماني براي بيماران دچار آسيب مغزي تروماتيک استفاده نشده است.
اين يافته را ميتوان چنين تبيين نمود که نمرات اضطراب و شدت درد بيماران داراي آسيب مغزي تروماتيک که در مرحله پسآزمون دچار کاهش معنادار شده بودند، توانسته است اين تغيير را در طول دوره پيگيري نيز حفظ نمايد.
در يک جمعبندي ميتوان بيان نمود ماساژبازتابي توانسته است منجر به کاهش معنادار ميانگين نمرات اضطراب و شدت درد بيماران داراي آسيب مغزي تروماتيک در مرحله پسآزمون شود و اين اثر در مرحله پيگيري نيز ثبات خود را حفظ نموده است.
بحث و نتيجهگيري پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي معنويتدرماني بر اضطراب و شدت درد بيماران داراي آسيب مغزي تروماتيک انجام گرفت.
يافته اول پژوهش نشان داد معنويتدرماني منجر به کاهش اضطراب بيماران داراي آسيب مغزي تروماتيک شده است.
يافته دوم پژوهش نشان داد معنويتدرماني منجر به کاهش شدت درد بيماران داراي آسيب مغزي تروماتيک شده است.
اين فرايند منجر به افزايش معنادار اميد به زندگي بيماران داراي آسيب مغزي تروماتيک در اثر معنويتدرماني و کاهش شدت درد ميشود.