چکیده:
ژاله قائممقامی و ژاله اصفهانی هر دو از شاعران معاصر هستند، که تخلّص هر دو شاعر هم ژاله است هر دو در دیوان اشعارشان به موضوع و جایگاه زن پرداختهاند، البتّه ژاله قائممقامی بیشتر به این موضوع توجّه داشته است و این موضوع به روال زندگی آن دو باز میگردد که بر اشعار آنها تاثیرگذاشته است. این دو شاعر زندگی کاملا متفاوتی داشتهاند، میتوان گفت آنچه که ژاله قائم-مقامی آرزویش را داشته است ژاله اصفهانی تقریبا به آن رسیده است و البتّه ژاله اصفهانی آرزوهای بزرگتری در سر داشته است. در این مقاله سعی بر این است تا نگرش ژاله قائممقامی و ژاله اصفهانی نسبت به زن و یا مردستیزی بررسی گردد. فرآیند پژوهش نشان داد که افتراقی در زمینة نگرش آنها به زن وجود دارد. از وجوه افتراق به مواردی چون: مردستیزی و شوهرستیزی، اعتراض به پدر و مادر و سرزنش و بدگویی از زن، غبطه خوردن، چادر، مادر بودن، زن بیوه در اشعار قائم-مقامی اشاره کرد، درحالیکه در اشعار ژاله اصفهانی به علّت زندگی در کشورهای اروپایی و تاثیر جریان روشنفکری و سازگاری و توفیق در زندگی مشترک به این موارد اشاره نشده است.
Jaleh Qaim-Maqami and Jaleh Esfahani are both contemporary poets, and both poets are Jahle. The subject comes back to the routine of their lives, which has influenced their poems. These two poets have had completely different lives, it can be said that what Jale Qaim-maqami dreamed of, Jale Esfahani almost achieved, and of course, Jale Esfahani had bigger dreams. In this article, an attempt is made to investigate the attitude of Jale Qaim-Maqami and Jale Esfahani towards misogyny or misogyny. The research process showed that there is a difference in their attitude towards women. Among the aspects of differentiation, he pointed out such things as: anti-man and anti-husband, protesting against parents and blaming and speaking ill of women, being jealous, chador, being a mother, a widow in Qaim-Maqami's poems, while in Jaleh Esfahani's poems, the cause Life in European countries and the influence of intellectual flow and compatibility and success in common life have not been mentioned.
خلاصه ماشینی:
شعر او بیان درونی احساس و عاطفه و مشکلات فردی اوست، او چیرگی مرد بر زن در اجتماع و حقارت و ضعف زن در برابر مرد دید و از زنان خواست برای آزادی خود کوششی کنند: دست و پایی، همتی، شوری، قیامی، کوششیآخر ای زن جنبشی کن تا ببیند عالمی شهرِهستی جان من جز عرصه ناورد نیستآنچه زن را هست زان بیشتر در مرد نیست (قائممقامی، 1345: 5) هر دو شاعر به موضوع زن و مشکلات مربوط به زن توجّه داشتهاند، امّا توجّه و تجلّی این موضوع در آثار قائممقامی بیش از ژاله اصفهانی است.
(اصفهانی، 1384: 156- 157) با این اوصاف میتوان گفت، ژاله قائممقامی چون تمام عمر خود را در ایران گذرانده است مشکلات زنان ایرانی را خیلی بهتر از ژاله اصفهانی توصیف کرده است و لحن زنانه قائم مقامی خیلی عیانتر از اصفهانی است و اشیاء زنانه در شعر او بیشتر از اصفهانی است و حجاب زنان ایرانی را میستاید و به اینکه دختر زهرا(س) است بر خود میبالد و آزادی که از آن حرف میزند آزادی محدود و فردی است امّا ژاله اصفهانی با یک نگرشی که اروپا نشینی بر آن بیتأثیر نیست به زن مینگرد در کل میتوان گفت ژاله قائممقامی با تمام وجود مشکلات زنان را درک کرده است و مانند اصفهانی دورا دور نظارهگر این مشکلات نبوده است کما اینکه زندگی خود ژاله قائم مقامی بر سر همین نابرابریها و بیعدالتیهایی که بین زن و مرد در جامعه و خانواده بوده است فنا شده است.