چکیده:
فروغ فرخزاد (متولد۱۳۱۳-تهران) یکی از پیشگامان شعر معاصر ایران است که در کنار برجستهترین شاعران معاصر مثل احمد شاملو و سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث قرار میگیرد.
وی با بهرهگیری از زبان عامیانه و عادی و همچنین حرف زدن دربارهی مرد محسوس در شعرش، توانسته است توجه بیشتر نویسندگان و شاعران و فرهیختگان را به آثار خود جلب کند.
یکی از رویکردهای معتبر در حوزهی ادبیات، رویکرد پژوهش روایت است که از دههی ۱۹۹۰ به بعد در تحقیقات زندگینامهای باب شده و جزو روشهای کیفی در علوم انسانی است. در اشعار فروغ مردی نمایان است که به او عشق میورزد ولی در قبالش عشقی نمیبیند و این مرد، پرویز شاپور است.
خلاصه ماشینی:
فروغ در شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد از مردی حرف میزند که عاشقش بوده و او را دوست داشته و مسائلی باعث جدایی این دو از هم شده است.
آیا محبت بیپایان من در آینده وسایل راحتی فکر تو را فراهم نمیسازد من همیشه آرزو کردهام که برای شوهرم همسری وفادار و مهربان باشم و باز هم آرزو کردهام که همسرم هم نسبت به من صمیمی و مهربان باشد درنامههای آیندهام سعی میکنم انتظاراتی را که از همسرم میتوانم داشته باشم برای تو شرح دهم و (تو را به وظیفهات اگر آشنا نیستی آشنا سازم) و از تو هم همین تقاضا را دارم پرویز ما در کنار هم زندگی شیرینی خواهیم داشت و تو باید به خاطر من هم شده به فعالیت و کوشش خود بیفزایی مطمئن باش زحمات تو همه قابل جبران است و من وقتی توانستم و قادر بودم پاداش زحمات تو را خواهم داد.
خداحافظ تو فروغ (شاپور و صالحی، ۱۳۹۵:۹۹،۱۰۰،۱۰۱) آشنایی فروغ با پرویز شاپور و نامههایی که بینشان رد و بدل شده است نمایانگر عشق یک طرفهی فروغ به پرویز شاپور است و فروغ در این نامه شخصیتی یکپاره از خودش نشان نمیدهد و همیشه خود را قربانی خانوادهاش میداند؛ چون در خانواده کسی به او توجه نمیکرد و تنها همدم او پوران خواهرش بود و این توجه برای دختری که توجه پدر و مادر را میخواهد و از آنها انتظار بیشتری دارد کم است.
وی اولین شاعر زن ایرانی است که شخصیت محسوس مرد را وارد شعر کرده است و به احتمال زیاد و با توجه به متن نامهها و شعرها این مرد شوهرش پرویز شاپور است که نشان از یک عشق ناموفق دارد.