چکیده:
اهمیت پژوهش: موقعیت ژئوپلیتیکی ترکیه در منطقة خاورمیانه بهعنوان کشور بالادستی و برخوردار از منابع آبی دجله و فرات باعث شده است تا ترکیه بهمنزلة یک دولت - کنشگر فعّال از این منابع آبی بهمثابة ابزاری سیاسی - امنیتی درراستای گذار به یک قدرت مرکزی در منطقه استفاده کند. سیاست آبی ترکیه که بهنوعی نشانة تقابلی با ساختار و نظم فعلی خاورمیانه است و درصدد است تا با شناسایی بحران آیندة منطقه یعنی آب، بر قدرت منطقهای خود بیفزاید و بهطور کلّی بهدنبال نظمسازی منطقهای و مدیریت آن است تا خود را به هاب منطقهای و بازیگر شمارة یک در خاورمیانه تبدیل کند. نوشتار پیش رو درصدد است با روشی توصیفی - تحلیلی و بهرهگیری از مدل بلوغ تقابل، به این پرسش پاسخ دهد که ترکیه با چه ابزار و مؤلّفهای درصدد نظمسازی مخاطرهآمیز در خاورمیانه است؟ فرضیة اصلی این است که ترکیه با عطف و تأکید بر مسئلة هیدروپلیتیک و در قالب راهبرد هیدروهژمونگرایی بهدنبال نظمسازی در خاورمیانه و تبدیلشدن به قدرت مرکزی در این بستر ژئوپلیتیکی است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که کنش آبی ترکیه ابزاری برای نظمسازی منطقهای، کسب جایگاه برتر، گذار از یک قدرت منطقهای به قدرت مرکزی است.
The importance of the research: Turkey's geopolitical position in the Middle East region as an upstream country with Tigris and Euphrates water resources has made Turkey, as a State - activist, use these water resources as a political-security tool in the direction of transition to a central power in the region. Turkey's water policy, which is a sign of conflict with the current structure and order of the Middle East, and tries to increase its regional power by identifying the future crisis of the region, i.e., water, and basically seeks regional order and management to make itself a regional hub and actor become one in the Middle East. The present article tries to answer the question, with a descriptive-analytical method and the use of the confrontation maturity model, with what tools and components is Turkey trying to create dangerous order in the Middle East? The main hypothesis: Turkey, by turning and emphasizing on the hydro political issue and in the form of hydro-hegemonism strategy, is looking for order in the Middle East and becoming a central power in this geopolitical platform. Research findings: Turkey's water action is a tool for regional order, gaining a superior position, transitioning from a regional power to a central power.
خلاصه ماشینی:
اگرچه چنين برنامه هايي درظاهر غير امنيتي است ؛ اما درحقيقت اين اقدامات به و سيلۀ ترکيه داراي نشانگان تقابلي و امنيتي براي خاورميانه است و ميتواند چنين تهديدي را به يک تعارض منطقه گرايانه تبديل نمايد و بســـترســـاز بحران جمعي باشـــد؛ به عبارت ديگر، چنين پديدههاي محيط زيســـتي مانند کمبود منابع آبي و بهرهبرداري فراتر از انتظار يک دولت از حوزههاي آبريز مشترک ميتواند امنيت تمرکز بر امنيت براي خود و امنيت زدايي براي عده اي ديگر٣ باشد و چنين مدلي در ادبيات روابط بين الملل توجه به تهديدهايي با عيار جديد يا تهديدهاي فراگذرنده٤ اســـت (١٢٣ :٢٠١٦ ,Collins).
Multiplex براي نظم ســازي اســتفاده ميکند (٤٦ :٢٠١٧ ,Pereira)؛ مانند راهبرد خاورميانه اي ترکيه در پرتو کنش آبي و سدسازيها در حوزة آبريز مشترک ميانرودان (دجله و فرات) که چنين عاملي در درجۀ نخست ريشه در منطق نظم سازي منطقه گرايانه ترکيه مبني بر استفاده از يک نشانۀ تقابل آفرين يعني امنيت آب براي قدرتافزايي اســت و در درجۀ دوم چنين کنشــي داراي اين گفتمان اســت که دولت بايد کارکرد مديريتي داشته باشد؛ يعني در عين بحرانسازي بايد خود عامل حل آن بحران شناخته شود.
چنين راهبردي به مثابۀ کنش منطقه گرايانه به تهديد امنيتي براي ديگران تبديل ميشـــود و فرصـــتي براي کشور (الف ) در جهت موازنۀ قدرت منطقه اي به نفع خود درراستاي نظم سازي منطقه محور خواهد بود؛ سـياسـتي که به طور معمول بازي با حاصـل جمع صـفر اسـت ؛ يعني جايي که دسـتاورد يک طرف به منزلۀ زيان طرفهاي مقابل خواهد بود (٦٠ :٢٠١٤ ,Brauch)؛ به بيان ديگر، اين عوامل ميتواند در بستر ژئوپليتيکي و ژئوامنيتي منجر به بلوغ نشانگان تقابلي درراستاي تغيير و ضعيت قدرت گردد؛ يعني، عملا کشـــورها را وارد بر رويه هاي عملي مثل موازنۀ ســـياســـت قدرت گرداند که نوعي از نشـــانگان تقابل محور در يک موقعيت منطقه اي اســـت .