چکیده:
فقه سیاسی با وجود مبانی ثابت و اصول بنیادین خودء تجلیات مختلفی را در قالب نظریههای
سیاسی و نسبت فقها با حکومت و سیاست داراست. این مظاهر متفاوت بدون درک زمینههای اجتماعی
موثر بر تکوین و تبدیل اندیشههای فقهی سیاسی مقدور نیست. بر همین اساس جامعهشناسی معرفت
بهعنوان دانشی که متکفل کشف ارتباط میان صور عینی و ذهنی زندگی بشر استء ابزار مناسبی را
فراهم میکند. تصدیق و تشخیص ارتباط میان تحولات و دگرگونیهای اجتماعی و فراوردهها و
محصولات فکری و اندیشهای بشرء گامی ضروری در راه درک صحیح تاریخ و پیشبینی سیر تحولات
آتی اندیشهها بر مبنای رخدادهای احتمالی است بهویژه آنکه تفکرات و ذهنیات بشر نیز در تحولات
اجتماعی تاثیرهای تعیین کننده دارند.
در این نوشتار کوشش میشود تا ضمن توجه به مبانی ثابت اصول نظریهی "ولایت فقیه", بستر
اجتماعی موثر بر تکوین آن مطالعه شود.
خلاصه ماشینی:
با آغاز عصر غیبت ، بحران فراگیر و رو به تزاید فکری و عملی، ز ـندگی شیعیان را متأثر کرد و آن ها را با پرسشی بنیادین مواجه کرد: «آیا در دوره ی غیبت نظام سیا سی مشروع وجود دارد؟» (فیرحی، ١٣٨٣، ص ٢٠٣) یا به عبارت دیگـر ـبا غیـبت ا ـمام معصوم (ع ) وظایف ایشان استمرار مییابد یا متوقف میشود؟ متفکران شیعه در مقام پاسخ به این سؤال ، نظریات مختلـفی را عر ضـه کرده ا ـند.
مطالعه ی تاریخ اندیشه ی فقهی- سیاسی شیعه ، تنوع و پویایی این د سته از نظریات را بر ما آشکار میکند (کدیور، ١٣٨٠) پرسشی کـه در ابـتدای ا ـمر و ـبا آگاهی از ثابت بودن بنیان های اندیشه ی سیاسی شیعه از یک سو و تغییر و تطور درآن ها از سویدیگر به ذهن متبادر میشود، دلایل یا علل این تغییرات ـیا ـبه ع ـبارت دیگـر چگونگی برقراری رابطه ی میان پایه های ثابت اندیشه و تجلیات گو ـناگون آن در گـذر زمان و تعلیل و تبیین دانش سیاسی علمای شیعه است .
از این رو در این نوشتار و با بهره گیری از روش مانهایم چگونگی فعلـیت ـیافتن اندیشـه ی سیاسی «ولایت فقیه » با توجه به زمینه ی تاریخی و تحول های اجتماعی کـه زمینه ساز تکوین و قوام آن بوده است ، بررسی خواهد شد.
٢. نگرش ایجابی (مثـبت ): برخی دیگر از فقهای شیعه با عنایت به ضرورت استمرار زندگی عمومی شیعیان و برقراری نظم سیاسی در دوره ی غیبت کو شش کرد ـند ـتا ـبا استخراج نظامی مشروع از منابع فقهی آن را به عنوان جایگزین حکومت و ولایت معصوم معرفی کنند.