چکیده:
این مطالعه به بررسی فاکتورهای شایستگیهای اجتماعی و هیجانی بر کیفیت روابط اجتماعی و موفقیت در حوزههای گوناگون زندگی و حرفهای معلمان پرداخته است. مهارتهای اجتماعی را نمیتوان به راحتی به عنوان یک چیز واحد که دارید یا ندارید تعریف کرد، بلکه شامل مجموعهای از تواناییها و رفتارها میشود. توانمندیها و شایستگیهای اجتماعی و هیجانی از عوامل تعیینکننده و تاثیرگذار بر کیفیت روابط اجتماعی و موفقیت در حوزههای گوناگون زندگی و حرفهای به شمار میروند. کنترل هیجانات در افراد علی الخصوص ورزشکاران و مربیان ورزشی بسیار مهم است و در این بین در میادین ورزشی هوش هیجانی کمک بسیاری به موفقیت مربیان و ورزشکاران در میادین ورزشی میکند. شناخت هوش هیجانی به مربیان ورزش در انتخاب بازیکنان و واگذاری مسئولیتهای مختلف و درک رفتار و چگونگی برخورد با آنها کمک میکند. به طور خیلی ساده، میتوانیم بگوییم که هوش هیجانی، توانایی کشف و مدیریت احساسات خود و دیگران است. افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، درک درستی از عواطف خود دارند و به همین دلیل میتوانند خود را در موقعیت دیگران قرار دهند و احساسات آنها را درک کنند. در نتیجه، این آگاهی منجر به تعاملات اجتماعی بهتر خواهد شد. علاوه بر این، فردی که هوش هیجانی بالایی دارد قادر است عکسالعملهایی را در افراد ایجاد کند که مطابق با خواستههای اوست. افزایش نرخ مشکلات روحی از قبیل افسردگی و تنهایی که بخشی از آن مربوط به شرایط فعلی کشور و البته جهان میشود، میتواند فرصتی برای رهبران باشد تا هوش هیجانی را خیلی جدیتر از گذشته مدنظر قرار دهند. براساس یافتههای یک پروژه پژوهشی گوگل با عنوان "پروژه ارسطو"، تیمی که میخواهد عملکرد بالایی داشته باشد به سه چیز نیاز دارد:
الف: آگاهی بالا از اهمیت تعاملات اجتماعی یا به عباتی "حساسیت اجتماعی"،
ب: محیطی که هر فرد به اندازه کافی حق صحبت کردن داشته باشد.
ج: امنیت روانی که به فرد این آرامش خاطر را بدهد که میتواند بدون نگرانی نظر خود را بیان کند. بکار بستن این سه نکته نیازمند رهبری است که هوش هیجانی بالایی داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
ليسانس آموزش ابتدايي، آموزگار ابتدايي چکيده اين مطالعه به بررسي فاکتورهاي شايستگيهاي اجتماعي و هيجاني بر کيفيت روابط اجتماعي و موفقيت در حوزه هاي گوناگون زندگي و حرفه اي معلمان پرداخته است .
امروزه با توجه به افزايش شاخص طول عمر و اميد به زندگي، مسئلۀ مهم تري با عنوان چگونگي گذراندن عمر و به عبارتي کيفيت زندگي مطرح شده ، که پرداختن به اين موضوع ذهن صاحب نظران و محققان در امور ورزش و تربيت بدني را به خود جلب کرده است (احمدي و همکاران ، ١٣٨٣).
پژوهش هاي اندکي در زمينه رابطۀ هوش هيجاني و کيفيت زندگي در ايران انجام گرفته (حسنيان ، ١٣٩٠؛ رجبي، ١٣٩٠؛ احمدنژاد، ١٣٩١؛ نريماني، ١٣٩٠؛ ٢٠٠٨) که در اکثر اين تحقيقات رابطه مثبت و معناداري بين هوش هيجاني و کيفيت زندگي وجود دارد، نتايج يک پژوهش نشان ميدهد که اگر کارمندان احساس کنند سازمان شان براي آنها اهميت قائل است : ١٠ برابر بيشتر، شرکت خود را به عنوان محيطي مناسب براي کار کردن معرفي ميکنند.
ويسنتيک و همکاران ١٦(٢٠١٣) در تحقيقي با عنوان تحليل رفتگي، کيفيت زندگي و نيمرخ هيجاني به 17 اين نتيجه دست يافتند که بر روي ١٢٠ پزشک انجام دادند و از پرسشنامه هاي سلامت عمومي، فرسودگي شغلي مسلش و کيفيت زندگي استفاده کردند همبستگي چندمتغيره و رگرسيون نشان داد که بين کيفيت زندگي و تحليل رفتگي رابطۀ منفي معناداري وجود دارد به طوري که کيفيت زندگي مهم ترين پيش بينيکنندة تحليل رفتگي است .