چکیده:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرشهای ناکارآمد و مهارتهای مقابلهای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهآماری شامل تمامی بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان در سال 1397 بود. از این بین، 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه نگرش ناکارآمد و پرسشنامه مهارتهای مقابلهای را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله بازآموزی اسنادی در 7 جلسه 120 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود داشت و مداخله بازآموزی اسنادی باعث بهبود نگرشهای ناکارآمد و مقابله هیجانمدار در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد میتوانند با استفاده از مداخله بازآموزی اسنادی بر بهبود نگرشهای ناکارآمد و مقابله هیجانمدار تأکید کنند.
Objective: This research aimed to investigate the effectiveness of attribution retraining intervention on dysfunctional attitudes and coping skills in individuals undergoing methadone maintenance treatment. Method: The current research was semi-experimental with a pretest-posttest design with a control group. The statistical population included all substance-dependent patients undergoing methadone treatment referring to addiction treatment centers in the city of Semnan in 2018. Among them, 34 people were selected by the convenience sampling method and were randomly assigned to two experimental (n = 17) and control (n = 17) groups. Participants of both groups completed the dysfunctional attitude scale and the coping skills questionnaire in the pretest and posttest. Attribution retraining intervention was implemented in seven 120-minute sessions with the frequency of one session per week on the experimental group. Data were analyzed by multivariate analysis of covariance. Results: The findings revealed that there was a significant difference between the two groups, and attribution retraining intervention improved dysfunctional attitudes and emotion-oriented coping in the experimental group. Conclusion: According to the obtained results, experts in the field of addiction can emphasize the improvement of dysfunctional attitudes and emotion-oriented coping using attribution retraining intervention.
خلاصه ماشینی:
یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود داشت و مداخله بازآموزی اسنادی باعث بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار در گروه آزمایش شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده ، متخصصین حوزه ی اعتیاد میتوانند با استفاده از مداخله بازآموزی اسنادی بر بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار تأکید کنند.
Alexis, Henrik, Jan, Kristina & 3.
Laghi, Bianchi, Lonigro, Pompili Kenneth & Baiocco 7.
Gladden, Donnell, Mattson & Seth 2.
McKEE, Hinson, Wall & Spriel 3.
پژوهش حاضـر با اسـتفاده از رویکرد بازآموزی اسـنادی قصد دارد تا در زمینه اختلالات مزمنی همچون وابســتگی به مواد، به ارائه راهبردهایی جهت پیشــگیری از افزایش بیش از انـدازه میزان مصـــرف متـادون در افراد تحـت درمـان نگهـدارنـده بـا متـادون و همچنین تنظیم هیجانی که معمولاً در آنها مختل اســت بپردازد.
با رشــد روزافزون افراد مصــرف کننده مواد افیونی و همچنین متأســفانه با رعایت نکردن اصـول پروتکل درمان نگهدارنده با متادون در میزان دوز مصـرفی و گهگاه افزایش تکانه ای میزان دوز مصـرفی به دلیل عدم تنظیم هیجانی اثربخش ، این پژوهش تصـمیم دارد بـه این ســـؤال پـاســـخ دهـد کـه آیا مـداخلـه بـازآموزی اســـنـادی بر نگرش هـای نـاکـارآمـد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون تأثیر دارد؟ روش جامعه ، نمونه و روش نمونه گیری این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود.
Journal of health psychology, 26(4), 513-524 Lee, J.