چکیده:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه میزان اثربخشی گروه درمانی با رویکرد یکپارچه توحیدی و درمان هیجانمدار بر بهبود احساس مثبت زنان متاهل نسبت به همسرانشان انجام گرفت. روش: طرح پژوهش از نوع شبهآزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری 3 ماهه بود. نمونه پژوهشی را 45 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده پیوند انجمن اولیاء و مربیان شهرستان نقده تشکیل میدادند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و با گمارش تصادفی در سه گروه 15 نفره درمان یکپارچه توحیدی، هیجانمدار و گواه جای گرفته بودند. سپس اعضای گروههای آزمایشی در جلسات گروه درمانی شرکت کردند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه احساسات مثبت به همسر بود که طی سه نوبت در قبل، بعد و سه ماه پس از پایان مداخله اجرا شد. یافتهها: تحلیل واریانس دو راهه نشان داد میزان احساسات مثبت اعضای هر دو گروه آزمایشی نسبت به همسرانشان به طورمعناداری افزایش یافته است (01/0>p). نتیجهگیری: بنابراین، میتوان ادعا کرد که درمان یکپارچه توحیدی دستکم به اندازه درمان هیجان مدار میتواند احساس مثبت زنان متاهل نسبت به همسرشان را بهبود بخشد.
Objective of the present study was to compare the effectiveness of integrated monotheistic group therapy and emotion therapy on improving the positive feelings of married women towards their husbands. Method: The research design was quasi-experimental with pre-test, post-test and 3-month follow-up The sample consisted of 45 married women who referred to the Family Counseling Center of the Association of Parents and Educators of Naqadeh city, which were selected by available sampling method and were randomly assigned to three groups of integrated monotheistic treatment, emotional treatment and control. Then, the members of the two experimental groups participated in group therapy sessions. The measuring instrument was a positive feelings questionnaire to the spouse, It was performed three times before, after and three months after the end of the intervention. Findings: Two-way analysis of variance showed that the positive feelings of both experimental groups towards their spouses increased significantly (p <0.01). Conclusion: It can be argued that integrated monotheistic therapy improves the positive feelings of married women towards their husbands, at least as much as the emotional therapy.
خلاصه ماشینی:
او دریافت افزایش عواطف مثبت زوجین نسبت به هم، منجر به پایداری و استحکام خانواده و رضایت و سلامت اعضای خان Rusu, Bodenmann & Kayser Room & Waterfront Halchuk, Makinen, & Johnson Fredrickson broaden-and-build theory of positive emotions معمولاً پس از رویدادهای ناراحتکننده یا بروز اختلاف بین زوجین، ممکن است احساس منفی آنها نسبت به همسر برانگیخته شود.
این الگوی درمانی از ادغام و یکپارچهسا 5 ntialists"/>n 6 ed theory"/>ed 7 t Therapy 8 cognitive"/>cognitive"/> در دهه ۱۹ 9 ; Johnson"/>; Johnso Autio & Rissanen Walsh, Neff & Gleason Gottman & Silver emotion-focused therapy existentialists person-centered theory gestalt Therapy cognitive Greenberg & Johnson مشکلات رفتاری-روانی زوجها تدوین گردید (شریفینیا ۱۳۹۲، ۱۰۷).
داخل کشور نیز، هنرپروران، تبریزی، نوابینژاد و شفیعآبادی (۱۳۸۹)، ضیاالحق و همکاران (۱۳۹۱)، attachment theory Greenberg Greenberg insecure attachment style Halchuk Tie & Poulsen Barry, Lawrence & Langer Hattori همکاران (۱۳۹۲) و قادری، رفاهی و باغبان (۱۳۹۴)، اثربخشی رویکرد هیجانمدار را در بهبود سازگاری زناشویی و افزایش صمیمت و خودکارآمدی زوجها تأیید کردهاند.
این نظریه با یافتههای جعفری، حاجحسینی و غباری بناب (۱۳۹۷)، آرین Zwack & Greenberg Greenman, Johnson & Wiebe Elliott & Shahar Wiebe & Johnson Priest Greenberg, Warwar & Malcolm حسینی (۱۳۹۰)، امیریان، دهکردی، پورنیک دست، محتشمی (۱۳۹۳)، بساکنژاد، یعقوبی عسکرآبادی و اردمه (۱۳۹۳)، جدیری، فتحی آشتیانی، موتابی و حسنآبادی (۱۳۹۶)، چابکی نژاد و صابر اشکذری (۱۳۹۸)، زرقانی، قنبری هاشمآبادی، معینیزاده و غلامرضایی نژاد (۱۳۹۸)، صدیقی، محبی و شاه سیاه (۱۳۹۳)؛ صفایی مقدم، اکبری و صالحیزاده (۱۳۹۳)، قمری (۱۳۸۹)، کریمی، قنبری هاشمآبادی و طالبیان شریف (۱۳۹۲)، مشهدیپور، میکاییلی و نریمانی (۱۳۹۲)، محمدی، کجباف و عابدی (۱۳۹۳) و نازکتبار، حسینی و بابایی (۱۳۹۵) همسویی نشان میدهد.