چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تعارض کار- خانواده بر تمایل به ترک شغل با نقش میانجی استرس شغلی بود. در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری کارکنان زن ادارات دولتی شهر زاهدان به تعداد 870 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) تعداد 275 به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعارض کار-خانواده کارلسون، کاکمر و ویلیامز(2000)، استرس شغلی استاینمتز (1997) و تمایل به ترک شغل کیم و وانگ (2007) بود. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تأیید قرار گرفت. اعتبار پرسشنامه ها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0، 79/0 و 89/0برآورد گردید. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارspss23 و Lisrel8.8 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های بدست آمده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که تعارض کار- خانواده بر تمایل به ترک شغل (24/0)؛ تعارض کار- خانواده بر استرس شغلی (43/0)؛ استرس شغلی بر تمایل ترک شغل (26/0) تأثیر مستقیم دارد. همچنین تعارض کار- خانواده بر تمایل به ترک شغل کارکنان زن ادرات دولتی شهر زاهدان از طریق استرس شغلی (57/0) تأثیر غیر مستقیم دارد.
of questionnaires was obtained 0.9, 0.79, and 0.89 by Cronbach’s alpha coefficient, respectively. Research data was analyzed using statistical methods of Pearson correlation coefficient and structural equation model using SPSS23 and Lisrel8.8 software. The obtained findings from SEM showed that work-family conflict has a direct effect on the intention to leave job (0.24); work-family conflict has a direct effect on the Job stress (0.43); and Job stress have a direct effect on the intention to leave job (0.26). Moreover, the work-family conflict has an indirect effect on the intention to leave job of the female employees in the state organizations of Zahedan city through the mediation of job stress job stress (0.57).