چکیده:
روابط با چین از مهمترین حوزه های تحول در سیاست خارجی ایران بوده است. این کشور در کوتاه زمانی به شریک نخست اقتصادی و شریک کلیدی سیاسی ایران بدل شده است. موافقتنامه مشارکت جامع راهبردی ایران و چین را میتوان تحولی مهم در موقعیت راهبردی ایران و روابط آن با قدرتهای بزرگ محسوب داشت. از منظر نویسنده، تغییر سیستمیک نیروی کلیدی شکل دهنده به بنیان های ین توافق است؛ به دیگر سخن، پرسش این است که چه عواملی به مشارکت راهبردی ایران و چین شکل دادهاند؟ فرضیهای که در پاسخ به این پرسش ارائه شده، عبارت از این است که سه مؤلفه بازتوزیع قدرت بینالمللی، تغییر در سلسله مراتب پرستیژ و تحول در قواعد زیست بینالمللی به مثابه مؤلفههای کلیدی تغییر سیستمیک زمینه ساختاری ارتقای روابط ایران و چین به مشارکت راهبردی را فراهم آورده اند.یافتههای مقاله نشان میدهد که نیروهای ساختاری نقش کلیدی در همپوشی فزاینده منافع و ارزشهای سیاست خارجی دو کشور و گسترش روابط آنان در قالب مشارکت جامع راهبردی ایفا کردهاند.
The Iran-China Comprehensive Strategic Partnership Agreement can be considered an important development in Iran's strategic position and its relations with the great powers. From the author's point of view, systemic change is the key force shaping this agreement; In other words, the question is, what factors have shaped the strategic partnership between Iran and China? The hypothesis presented in response to this question is that the three components of redistribution of international power, change in the hierarchy of prestige and change in international rules of biology as key components of systemic change provide the structural basis for promoting Iran-China relations to strategic partnership. The findings of the article show that structural forces have played a key role in increasingly overlapping the interests and values of the two countries' foreign policies and expanding their relations in the form of comprehensive strategic partnership.
خلاصه ماشینی:
به چه دلایلی پس از دهه ها کوشش ایران برای ارتقای روابط دوجانبه با چین به سـطحی راهبردی ، این کشور در سال های اخیر به این کوشش ها پاسخ مثبت داده است ؟ ارتقای روابط ایران و چین به سطح مشارکت راهبردی در هنگامه ای که دولتی اروپاگرا در ایران بر سـر کـار است را چگونه می توان توضیح داد؟ این پرسش ها دغدغه های کلیدی مقاله حاضـر محسـوب می شوند؛به دیگر سخن ، پرسش اصلی این است که چه عواملی به مشارکت راهبردی ایـران و چین شکل داده اند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش ارائه شده ، عبارت از این است که سه مؤلفه بازتوزیع قدرت بین المللی ، تغییر در سلسله مراتب پرسـتیژ و تحـول در قواعـد زیسـت بین المللی ، زمینه ساختاری ارتقای روابط ایران و چین به مشارکت راهبردی را فراهم آورده اند.
روشن است که چین در کانون روند جدید تغییر سیستمیک در نظام بین المللی قرار دارد و به تدریج رقابت این قدرت در حال ظهور با ایالات متحده به مثابه هژمون ، هر سه حوزه قدرت ، پرستیژ و قواعد را در بر می گیرد (٢٠١٩,Goh).
در حوزه قدرت نظامی نیز چین به برابری قدرت با ایالات متحده در حوزه های مهمی دست یافته و مهمترین رقیب نظامی این کشور محسوب می شود(٢٠١٩,RAND) ؛ به دیگر سخن ، برای نخستین بار در دوره پساجنگ سـرد، رقیبـی بـالقوه توانمنـدتر و پیچیـده تـر از شوروی ظهور کرده است .
تعهد مشترک ایران و چین به برجام در سال های پس از خروج ایالات متحده از این توافق را می توان مهمترین نماد همکاری رو به گسترش دو کشور در حوزه قواعد بین المللی برشمرد.
(2019)"Power Transition and Paradigm Shift in Diplomacy: Why China and the US March towards Strategic Competition?" The Chinese Journal of International Politics 12, no.