چکیده:
متون پسامدرن حاصل میشود در جامعه ایران که هنوز جایگاه تولیدکنندگی در نظریه و پارادایم
را نداردهء میتواند غیردقیق و مضر باشد. یکی از خوانشهای پسامدرن به فمینیسم مربوط است.
بخشی از این رویکرد بر استعمارگری و ضد توسعه بودن دیدگاه علمی توجه دارد. از سوی دیگر,
جامعة ایران در حال تجربة تحولاتی است که رابطه تنگاتنگی با نظام دانش دارند. بخشی از این
تحولات رنگ و بوی فمینیستی دارند و نشانگر ظرفیت این رویکرد در قدرت بخشی و تقویت
شناختی محققان و بهبود نظام علم مدرن در آیران است. میتوان گفت کنشگران فمینیست
ایرانی به اعتبار نظام علم مدرن» وضعیت حاشیهای خود را درک کردهاند و درعینحال, رویکرد
فمینیسم امکان شالوده شکنی از دیدگاههای غالب برای تحلیل مسائل جامعه ایران را فراهم
ساخته و نشان داده است که مثلا در مواجهه با مسائل توسعه بهسادگی نمیتوان مشکل را به
آنچه جریان علم متعارف میگوید. فروکاست و باید به رویکردهای دیگر توجه داشت. مقاله حاضر
بحثی نظری است در نسبتی که تفکرات فمینیستی میتوانند با علم داشته باشند.
خلاصه ماشینی:
ميتـوان گفـت کنشـگران فمينيسـت ايراني به اعتبار نظام علم مدرن، وضعيت حاشيه اي خـود را درک کردهانـد و درعين حـال، رويکـرد فمينيسم امکان شالوده شکني از ديدگاههاي غالب بـراي تحليـل مسـائل جامعـه ايـران را فـراهم ساخته و نشان داده است که مثلا در مواجهه با مسائل توسـعه به سـادگي نميتـوان مشـکل را بـه آنچه جريان علم متعارف ميگويد، فروکاست و بايد به رويکردهاي ديگر توجه داشت .
فصلنامۀ پژواک زنان در تاريخ / سال سوم/ زمستان ١٤٠١/ شمارة پياپي ٨: ص ١١٥ ـ ١٢٥ ١١٥ مقدمه سهم زنان در علم رسانه هاي مختلف خبر از افزايش سهم زنان در حـوزه علـم ايـران ميدهنـد؛ بنـابراين گزارشها ٢٣ درصد ظرفيت هيئت علمي (ايرنا، ١٣٩٣) و ٢٥ درصد ظرفيـت مـديريت زيست بوم دانش بنيان (مهر، ١٤٠١) بـه زنـان تعلـق دارد.
ايـن سؤال درواقع پرسش از اين است که آيا دانش علمي کفايت لازم براي پرداختن بـه مسـائل معاصر را دارد يا نه ؟ و اگر نه موضع فمينيسم در برابر آن چيست ؟ التقاط پرسش از کفايت علم و ضديت با آن: محصور در حصار فناوري يا رهايي با علم علم در ايران جايگاه باارزشي دارد.
اعتبار هاراوي به دليل معرفي اين شيوة تفکـر اسـت کـه بـر درک چگونگي توليد دانش و علم تأثير داشته است .
درواقع ، ويژگي انتقادي علم زمينه ساز توجه به ساير شيوههاي دانش و تفکر شده است که عاملي براي خلاقيت و نوآوري و توسعه علم محسوب ميشوند.
Shibuna, I & Kulakli, A (2019), Critical Thinking, Creativity and Gender Differences for Knowledge Generation in Education.