چکیده:
در علم مدیریت و حسابداری اصلی وجود دارد مبنی بر اینکه در فرهنگ سرمایهگذاری، سرمایه از ریسک و خطر گریزال است و به سوی بازده و سود تمایل دارد. پس بنابر اهمیتی که سرمایهگذاری در شرکتها وجود دارد در پژوهش حاضر به بررسی اثر تعدیلی مدیریت ریسک بر رابطه بین استراتژیهای گرایش به بازار و کارآفرینی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک تعداد 127 شرکت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای بررسی فرضیه از مدلهای رگرسیونی چندمتغیره و روش دادههای پانلی (اثرات ثابت) با استفاده از نرمافزار Eviews10 بهره گرفته شد. یافتههای این مطالعه دربارهی نتایج فرضیه اول نشان میدهند کهمدیریت ریسک بر رابطه بین استراتژی گرایش به بازار با ریسک غیرسیستماتیک و بازده غیرعادی به صورت مثبت تاثیرگذار است اما اثر تعدیلگری بر رابطهی بین استراتژی گرایش به بازار و ریسک سیستماتیک ندارد. نتایج در مورد فرضیه دوم نیز حاکی از تاثیرگذاری مدیریت ریسک بر رابطه بین استراتژی گرایش به کارآفرینی با ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک و بازده غیرعادی میباشد که این تاثیرگذاری از نوع مثبت بوده است.
AbstractIn the science of management and accounting, there is a principle that in the culture of investment, capital is free from risk and tends towards yield and profit. Therefore, according to the importance of investing in companies, in the current research, the moderating effect of risk management on the relationship between market orientation strategies and entrepreneurship of companies admitted to the Tehran Stock Exchange has been investigated. The statistical population of this research includes all the companies admitted to the Tehran Stock Exchange, which were analyzed using the systematic elimination sampling method of 127 companies. and were analyzed. To check the hypothesis, multivariate regression models and panel data method (fixed effects) were used using Eviews10 software. The findings of this study about the results of the first hypothesis show that risk management has a positive effect on the relationship between market orientation strategy with unsystematic risk and abnormal returns, but it has a moderating effect on the relationship between market orientation strategy and risk. It is not systematic. The results regarding the second hypothesis also indicate the impact of risk management on the relationship between the strategy of entrepreneurship with systematic risk, systematic risk of failure and abnormal returns, and this impact was positive.
خلاصه ماشینی:
پس بنابر اهميتي که سرمايه گذاري در شرکت ها وجود دارد در پژوهش حاضر به بررسي اثر تعديلي مديريت ريسک بر رابطه بين استراتژيهاي گرايش به بازار و کارآفريني شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است .
به هر حال ، در يک سازمان هرچه فروش و مشتري مداري نسبت به رقيبان همان صنعت بيشتر باشد، به اين معني است که اين سازمان عملکرد استراتژيک بهتري نسبت به رقبايش خواهد داشت (حسيني و همکاران ، ١٣٩٣) با توجه به مطالب ارائه شده ، به نظر ميرسد مديريت ريسک شرکت ها ميتواند نقش مهمي در توسعه استراتژيهاي آنها داشته باشد از اين رو، هدف پژوهش حاضر بررسي اثر تعديلي مديريت ريسک بر رابطه بين استراتژيهاي بازار و کارآفريني شرکت ها ميباشد.
هر يک از ابعاد گرايش به بازار و کارآفريني و نيز محتواي تجزيه و تحليل کلمات آنها به شرح جدول ١ ميباشد: جدول (١) ابعاد و محتواي گرايش هاي استراتژيک (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) متغير وابسته : ريسک شرکت () به پيروي از پژوهش هاي مختلف (باتاچاريا و همکاران ؛ ٢٠١٨) براي اندازه گيري ريسک شرکت ها از شاخص هاي مختلفي استفاده شده است که شامل ريسک سيستماتيک ، غيرسيستماتيک و بازده غيرعادي سهام شرکت است .
13) Bhattacharya Abhi, Shekhar Misra , Hanieh Sardashti(2018), Strategic orientation and firm risk, International Journal of Research in Marketing, IJRM-01290; No of Pages 19.
Therefore, according to the importance of investing in companies, in the current research, the moderating effect of risk management on the relationship between market orientation strategies and entrepreneurship of companies admitted to the Tehran Stock Exchange has been investigated.