چکیده:
نهضت عاشورا همواره به دلیل اثرگذاری آن مورد توجه جریانهای مختلف همچون مخالفان و دشمنان اهل بیت(ع) بوده است. گستردگی نفوذ و نقش احیاگری و ظلم ستیزی این نهضت باعث شد تا حتی پیش از شهادت امام حسین(ع)، شبهاتی از جنبه های تاریخی، فقهی و کلامی مطرح شود. عمده ترین حجم این شبهات به نیّت تخریب اهداف و ماهیت قیام عاشورا توسط مغرضان و دشمنان تشیع طرح می شد. برخی از شبهات در این زمینه، فقهی است؛ زیرا در ظاهر برخی از افعال امام حسین(ع)، مطابق با قواعد فقهی ای که فقها در استنباط احکام به آنها ملتزم هستند تطابق نداشته و یا بر مبنای قواعد دیگری است، لذا فقها در آثار فقهی خود به بررسی و ارزیابی تطابق این موارد با قواعد فقهی پرداخته اند. در این مقاله پس از شناسایی مهمترین گونه های شبهات فقهی درباره عاشورا، به جریان شناسی(ایجاد کنندگان شبهات) و پدیدارشناسی(عوامل ایجاد اختلاف) شبهات پرداخته شده است و با بررسی و ارزیابی آنها، خلاءهای منجر به دامن زدن به شبهات و عدم فهم و قبول پاسخ های ارائه شده همچون اختلاف در علم امام تبیین شده است.
The Ashura movement has always been the focus of various currents such as opponents and enemies of the Ahl al-Bayt (AS) due to its effectiveness. The extent of influence and the role of revivalism and anti-tyranny of this movement caused that even before the martyrdom of Imam Hussain (AS), doubts were raised from historical, jurisprudential and theological aspects. Most of these suspicions were raised by the biased and enemies of Shiism with the intention of destroying the goals and nature of the Ashura uprising. Some of the doubts in this field are jurisprudential; Because on the surface, some of the actions of Imam Hussain (a.s.) are not in accordance with the jurisprudential rules that the jurists are committed to in deriving rulings, or they are based on other rules, so the jurists in their jurisprudential works have to examine and evaluate the compatibility of these cases with The rules of jurisprudence have been paid. In this article, after identifying the most important types of jurisprudential doubts about Ashura, the flow theory (creators of doubts) and phenomenology (disputing factors) of doubts have been discussed, and by examining and evaluating them, gaps leading to fueling doubts and lack of understanding have been identified. And accepting the answers presented is explained as a difference in Imam's knowledge.
خلاصه ماشینی:
از طرف ديگر اين پرسش را نيز بايد مطرح کرد که چرا استناد به سيره سيدالشهدا(ع ) در همين جمع محدود از فقهاء نيز نوعاً محدود به بحث «هُدنه » و حداکثر «کتاب جهاد» بوده است ؟ آيا در ابواب ديگري از فقه نميتوان به وجوهي از حرکت امام (ع ) استناد جست ؟ البته در کتاب هاي فقهي شيعه ، بخش مستقلي در عرض ساير ابواب فقهي، به موضوع حکومت اسلامي و مباني و وظايف نظام سياسي اسلام اختصاص داده نشده است ، ولي آيا جاي طرح سيره سياسي امام (ع ) در حرکت عاشورا، در ابوابي چون امر به معروف و ٥٧٩ نهي از منکر و دفاع نيز وجود ندارد؟ و اساساً لازم است بررسي شود که اقدام امام (ع ) به عنوان يک مستند / فقهي، در کدام يک از ابواب و مسائل فقه ميتواند مطرح شود؟(مرتضوي، ١٣٨٢) شبهات فقهي عاشورا و پاسخگويي به آن ها در اين رابطه نهفته است که برخي از پرسش ها و شبهه ها به دليل کم توجهي فقه به عاشورا بوده و باعث شده در طول تاريخ شيعه ، سؤالاتي در ابعاد مختلف فقهي عاشورا مطرح شود که مواجهه فقها نيز با آن ها متفاوت بوده است .