چکیده:
حزب التحریر یک جنبش فراملی اسلامی است که هدف آن متحد کردن مسلمانان در سراسر جهان تحت یک خلافت واحد است و برای تحقق این هدف کشورهای مسلمان را به عنوان اولویت فعالیتهای خود در نظر گرفته است. با وجود اینکه فعالیت حزبالتحریر در برخی از کشورهای مسلمان نظیر عربستان، مصر و ترکیه غیر مجاز بوده، فعالیت آن در پنج جمهوری آسیای مرکزی (قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ترکمنستان) که اکثر جمعیت آنها مسلمان هستند؛ آزاد است و این حزب نقش مهم و فعالی را در این کشورها ایفا میکند. این مطالعه به بررسی رویکردهای پنج جمهوری آسیای مرکزی نسبت به حزبالتحریر میپردازد. این مقاله نشان میدهد کشورهای آسیای مرکزی چه سیاستهایی برای کنترل این حرکت اجتماعی در میان مردم این کشورها به کار برده اند. پرسش این تحقیق این است که رویکردهای جمهوریهای آسیای مرکزی نسبت به حزب التحریر در سیاستهای خود چیست؟ از آنجایی که حزبالتحریر نقش بسزایی در گسترش افراط گرایی در داخل جمهوریها و کل منطقه دارد. هدف اصلی شناسایی سیاستهای پنج کشور منطقه نسبت به آن است. این پژوهش تلاش میکند با در نظر گرفتن فقدان تحقیقات قبلی در این باره و اهمیت موضوع، این خلاء علمی را پرکند. روش پژوهش، مقایسهای با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی-کتابخانهای است
AbstractHizb ut-Tahrir as a transnational Islamic movement, aims to unify Muslims worldwide under a single Caliphate and they consider Muslim Countries as the priority. Since the majority of the population of the five Central Asian Republics, including Kazakhstan, Uzbekistan, Kyrgyzstan, Tajikistan and Turkmenistan, are Muslim states, HT is playing an important and active role in the region. The study focuses on the approaches of those five Central Asian republics to Hizb ut-Tahrir. The article shows what policies have used to control this social movement among people in those countries. The question of this research is what are the approaches of Central Asian Republics to Hizb ut-Tahrir in their policies? Hizb ut-tahrir plays a significant role in expanding the extremism inside the republics and whole region. The main purpose is to identify the policies of the five countries in the region. The article tries to fill this scientific gap by considering the lack of previous research on the subject and the importance of the issue. The research is a comparative study with the descriptive-analytical approach and the method of data collection is library and Internet resources.Key words: Central Asia, Hizb ut-Tahrir, Extremism, Political party, Islamic party, social movement
خلاصه ماشینی:
حزب التحرير همانند بسياري از احزاب و جريانات راديکال اسلامي در دهه هاي اخير به عنوان يک چالش براي برخي از دولت هاي جهان اسلام مطرح شده است در همين راستا اين مطالعه به بررسي رويکردهاي پنج جمهوري آسيايمرکزي نسبت به حزب التحرير ميپردازد.
اگرچه حزب التحرير استراتژي خشونت آميز براي مبارزه سياسي را به طور رسمي رد مي کند، و ادعا ميکند که اهداف خود را منحصرًا با روش هاي سياسي دنبال ميکند، و هيچ توافق کارشناسانه يا بين المللي در مورد اينکه آيا آن ها يک سازمان افراطي هستند وجود ندارد؛ با اين حال دولت هاي آسياي مرکزي حزب التحرير را جزء سازمان هاي تروريستي قرار داده اند و فعاليت هاي آن در تعداد زيادي از کشورهاي مسلمان و برخي کشورهاي غربي همچون آلمان ، دانمارک و بريتانيا ممنوع است .
- خدمات عمومي که توسط اين گروه به مردم ارائه ميشود؛ مانند حمل و نقل عمومي، مراقبت هاي بهداشتي، زمين هاي کشاورزي و اشتغال تضمين شده براي همه شهروندان ، مسلمانان اين منطقه را که اعتقاد خود را به پس از اتحاد جماهير شوروي دوباره بازيابي کرده اند، را به راحتي جذب ميکند(٢٠١٥,Cormac sean) - جذابيت حزب التحرير به ويژه براي ازبک هاي آسياي مرکزي بسيار زياد بوده است .
kuehnast,2014:5) از نظر بسياري کارشناسان نفوذ اين حزب در آسياي مرکزي به حدي است که ساير گروه هاي اسلام گراي منطقه ، بويژه القاعده و جنبش اسلامي ازبکستان ، براي تضعيف حزب التحرير تلاش هاي زيادي کرده اند.