چکیده:
یافته های تجربی نشانگر آن است که زباله گردی یکی از خطرناکترین و غیرانسانیترین فعالیتها محسوب میشود. به همین منظور، راهکارهای متعددی در این زمینه مطرح و بعضا به کارگرفته شده است. ولی به دلیل این که ارزیابی دقیقی در این زمینه انجام نشده، هنوز هم در مناطق و شهرهای مختلف، انواعی از این روشها، به شیوه آزمون و خطا مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیق حاضر به روش توصیفی و تحلیلی تلاش میکند این سیاستها و رویکردها را اولویت بندی نماید. بنابراین، ابتدا روندهای کنونی شناسایی شده و با استفاده از نقطه نظرات کارشناسان، اولویت و جایگاه آنها در بین سایرین مشخص گردیده است. داده های اصلی از نمونهای به حجم 30 نفر از خبرگان این حوزه، گردآوری و مطابق نظر همین افراد، وزندهی و امتیازدهی شد. داده های مورد نیاز با پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. پرسشنامه مورد استفاده، به لحاظ روایی توسط صاحبنظران همین حوزه و پایایی آن بر اساس مدل آلفای کرونباخ (83/ 0) تعیین اعتبار شد. همچنین دادههای گردآمده با استفاده از مدل سوارا تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در میان سیاستهای تدابیر اجتماعی، اقدامات انتظامی، برنامههای وضعی و رویکردهای کنترلی-حذفی، مورد اخیر جایگاه بالاتری را به خود اختصاص میدهد. وضعیت راهبردهای مطرح در هر یک از این سیاستها نیز نشان داد که توجه به طرف تقاضا بیش از رویکردهای عرضه نگر، در کنترل و ساماندهی زباله گردی اثربخش است.
Practical experiments indicate that garbage collection is considered to be one of the
most dangerous and inhuman activities. Due to many social implications involved,
few people are willing to accept the risk of entering and organizing this field of
activity. This is why, several solutions have been proposed and sometimes
implemented, still in different regions and cities, all kinds of methods are used by
trial and error. This research tries to prioritize these policies and approaches using
a descriptive and analytical method. Accordingly, first the current trends are
identified and the more effective ones are ranked using expert opinions. The main
data was collected from a sample of 30 people and weighed and scored based on
their opinions. The required data was obtained through a questionnaire that was
validated by experts from the same field and its reliability was determined based on
Cronbach's alpha model (0. 83). The data were analyzed using the SWARA method.
The results showed that among the policies of social measures, disciplinary,
situational and control-elimination programs had a higher position. The status of the
proposed strategies in each of these policies also showed that the attention to the
demand side is more effective in controlling and organizing garbage collection than
supply-oriented approaches.
خلاصه ماشینی:
رویکردهای مرسوم در ساماندهی پدیده زباله گردی {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} Table 1: Conventional approaches in organizing the phenomenon of littering منبع : یافته های پژوهش رویکرد اول ، سرکوب و برخورد خشن : از این منظر، زباله گردی فعالیتی غیرقانونی است و پوششی است برای انجام امور خلافی که امنیت و آسایش جامعه را به مخاطره می اندازد (١٣ :٢٠٠٥ ,Medina ;٩٧ :٢٠٠٥ ,Rodriguez).
(Cointreau, 1985 & 1986) رویکردهای مورد اشاره که با اندکی ساده انگاری می توان آنها را «عرضه محور» نامید، در ایران ، به تناوب در برهه های متفاوت و مناطق مختلفی به کار گرفته شده و با توجه به این که هنوز زباله گردی مبحث مسئله آفرینی بوده و تقریبا همه مسئولین و اغلب قریب به اتفاق مردم ، نسبت به آن حساسیت دارند، همچنان لاینحل باقی مانده است .
از همین رو، در این بررسی، تلاش اصلی آن است که ساماندهی مقوله زباله گردی بر اساس رویکردی تقاضا محور واکاوی و تبیین شده و برای آن ، راه حلی متناسب با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران و به خصوص شهر مشهد، ارائه شود.
Calculation of the final weight of general garbage collection control policies منبع : یافته های پژوهش همان طور که در جدول ٤، مشخص شده است ، اقدامات کنترلی -حذفی با وزن ٢/٣٧٠٦ در رتبه اول قرار میگیرد و بیشترین اثر را در ساماندهی و مدیریت پدیده زباله گردی دارد.