چکیده:
بررسی تطبیقی زنانگی در «عادت میکنیم» از زوبا پیرزاد و «مادام بواری» گوستاو فلوبر بهنام محرم زاده! محدثه اکبری ۲ جکیده 5یا نوشتن از زنان و دنیای درون آنهاء در آثار نویسندگان بهویژه زنان همیشه مورد توجه بوده و به نقشهای اساسی زنان و تاثیر آن در زندگی اجتماعی اشاره شده است. همچنین» دغدغهی اصلی نویسندگان در رابطه با هویت زنان و نقش آنها در خانواده و به تبع آن جامعه میباشد. در داستانهای زنان» معمولا قهرمانان داستان از میان خود زنان انتخاب میشوند و احساسات؛ عواطف و تجربیات آنان به تصویر کشیده میشود. از میان نویسندگان زن» زویا پیرزاد (۱۳۳۱) با طرح مشکلات زنان در قالب رثالیسمی اجتماعی می خواهد به جامعه ثابت کند که بین زن بودن و مرد بودن تفاوتی وجود ندارد. به عبارت دیگر؛ زنان نیمی از پیکرهی اجتماع انسانی را تشکیل میدهند که از دیربازن جایگاه و نقش تاثیرگذاری آنان در خانواده و اجتماع محل بحث بوده است. همچنین؛ کتاب مادام بواری نخستین و برجستهترین اثر گوستاو فلوبرء نویسندهی نامدار و رئالیست فرانسوی است که در دهه ۱۸۵۰ و پیش از ظهور عقاید روانشناختی نوین نظیر «فروید» و... با نگرشی واقعبینانه به انسان و روحیات او پرداخته و در آثارش واقعیت را از افسانه جدا کرده و کاملا بیطرفانه به بیان عینی رفتار بشر میپردازد. این پژوهش به روش توصیفی -تحلیلی و با هدف بیان درونمایه و تاثیرات و کهنالگوی زنان در خانواده توضیح داده شده است. نتایج نشان میدهد که زنان مخلوق پیرزاد در کشمکش دائم با خودء در پی کشف هویت خود هستند. ولی در اثر گوستاو فلوبر؛ اعتراض زنان نهفته است که از جامعه کوچک» خانه شروع میشود و به جامعه بزرگتری که به آن تعلق دارند» کشیده میشود.
خلاصه ماشینی:
از طرف دیگر باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که رمان نوع محترم و کاملاً رسمی ادبیات نبوده است و همین باعث میشود تا برای عامهی مردم و بهویژه زنان فضای بازتری ایجاد کند و امکان وارد شدن به آن راحتتر باشد.
رمان مادام بواری (Madame Bovary)، اهمیت ویژهای در تاریخ ادبیات داستانی دارد و شاید بتوان گفت «اما بواری» یکی از مهمترین شخصیت زن داستانی است که این چنین نظر روانشناسان و اهل ادبیات را جلب خود کرده و در طول تاریخ و از زمان چاپ این کتاب تحلیلهای عمیق و همهجانبه در قالب کتاب و مقاله و پایاننامه از او ارائه شده است.
در رمان «عادت میکنیم» زویا پیرزاد با خلق شخصیّت آرزو نقش اساسی زن در زندگی را برجسته میسازد و از زنان میخواهد که برای خود، به عنوان رکن اساسی خانواده ارزش قائل باشند و هویّت حقیقی خود را دریابند.
زن آفرودتی حتی اگر خودش متوجه نباشد با درگیر شدن گفتگو با هر مردی یک نور طلائی به دور خود و آن مرد افکنده است و حاضران در آن مجلس کاملا متوجه شده و برانگیخته میشوند زن آفرودیتی با این حال دوستان فراوانی دارد (که معمولا «هرا» ها در میان آنها نیستند) که کم و بیش یا مانند خودش هستند و یا مثل ندیمه برای او خدمت میکنند و از اینکه دوست او هستند و به ماجراهای او گوش می دهند لذت می برند.