چکیده:
نگارنده در این پژوهش بر آن است تا مبحث عواطف را از دیدگاه شناختگرایان معرفی کند و به اجمال رویکرد گزارهای (زبانی) به عواطف و الگوهای مفهومسازی استعاری در حوزه انتزاعی عواطف، بر مبنای حوزه رنگ را در زبان فارسی مورد بررسی قرار دهد .به این منظور ابتدا تعدادی واژه در حوزه معنایی رنگ انتخاب شده است که دربرگیرنده فهرستی از رنگواژهها و ویژگیهای توصیف رنگ است. در مرحله بعد، ساختهای استعاری دربردارنده این واژهها در حوزه عواطف، از جویشگر گوگل، پایگاه دادگان زبان فارسی، و پیکره بیجنخان استخراج شده است. سپس این ساختها تحلیل میشود تا استعارههای مفهومیِ موجود در زیرساخت آنها ارائه گردد. پس از آن، بر اساس تحلیل آماری استعارههای مفهومی استخراجشده، الگوهای کلان مفهومسازی استعاری در حوزه شناختی و ادراکی رنگ معرفی میشود. دستیابی به این الگوهای کلان در پژوهشهای جدید معنیشناسی شناختی از جایگاه مهمی برخوردار است، زیرا بر اساس آن میتوان اطلاعات مهمی درباره شناخت در مفهوم اجتماعی و فرهنگی آن به دست آورد.
This article first reviews findings from contemporary researches on cognitive and propositional (linguistic) approaches to emotion and then presents an analysis of a corpus of Persian language conceptual metaphors of colours based on instances collected from three corpora: Persian Linguistic Database (PLDB), Bijankhan Corpus/Peykare and Google search engine. To do so, a collection of two hundreds and thirteen keywords were selected and searched throughout corpora. Then, names of the mappings were extracted and classified. As a corollary of the patterns derived, it is argued that among the target domains, emotion by 87 instances had the highest frequency. The results of the study clearly show implications regarding growing a visual culture in Iranian Community.
خلاصه ماشینی:
استعارههاي مفهومي عواطف در حوزه رنگ در زبان فارسي: تحليلي شناختي و پيکرهبنياد 1 سيد سجاد صامت جوکندان چکيده نگارنده در اين پژوهش بر آن است تا مبحث عواطف ٢ را از ديدگاه شناخت گرايان معرفي کند و به اجمال رويکرد گزارهاي (زباني) به عواطف و الگوهاي مفهومسازي استعاري در حوزه انتزاعي عواطف ، بر مبناي حوزه رنگ را در زبان فارسي مورد بررسي قرار دهد.
com 2- emotions 3- Google search engine تاريخ دريافت : ١٣٩٣/٢/٨ تاريخ پذيرش: ١٣٩٣/٣/٤ نتايج اين پژوهش اطلاعات حايز اهميتي درباره بازنمود برخي ويژگيهاي شناختي و فرهنگي در زبان فارسي به دست ميدهد؛ به بيان ديگر، اين که فارسيزبانان تا چه ميزان به دريافت ديداري در شناخت ، وابسته اند؛ به لحاظ فرهنگي حائز اهميت است .
افراشي و صامت (١٣٩١) در مقاله خود با عنوان «استعارههاي مفهومي رنگ در زبان فارسي: تحليلي شناختي و پيکرهبنياد»، با توجه به مفهوم فرهنگ ديداري (ميرزوف ١٤، ٢٠١٢) به اين نتيجه رسيدند که زبان فارسي در گستره مفهومسازي براي طيف وسيعي از حوزههاي انتزاعي گرايش چشم گيري به تصويرسازي و ديداريکردن مفاهيم و کاربرد رنگ واژهها به عنوان حوزه مبدأ در ساخت استعارهها دارد.
(2012)A Cognitive Study of Colour Terms in Persian and English, Procedia - Social and Behavioral Sciences, Volume 32, 2012, Pages 238-245, ISSN 1877-0428.
F. (2006) ‘Solving the Emotion Paradox: Categorization and the Experience of Emotion’, Personality and Social Psychology Review10(1): 20–46.
New York, NY: Oxford University Press Dennett, D.
New York: Oxford University Press.
New York: Oxford University Press.