چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی هستیشناختی نظریه پیشرفت سیاسی اسلامی و اقتضائات آنها در این نظریه است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که نظریه پیشرفت سیاسی اسلامی بر بنیادهای هستیشناختی اسلامی استوار است. این مبانی در سنّت حِکمی- فلسفی اسلامی ذیل دو دانش فلسفه اولی و الهیات بالمعنی الأخص بررسی شدهاند. برخورداری هستی از مراتب و اوصافی همچون مادی و مجرد، حقیقی و اعتباری، تشکیک و حرکت جوهری از جمله این مبانی است. همچنین در الهیات بالمعنی الأخص وجود خداوند بهمثابه اعلی مراتب هستی، باور به غایت قدسی و نیز نظام احسن خلقت به عنوان مبنای هستیشناختی پذیرفته شده است. هر یک از این مبانی اقتضائات مهمی در نظریه پیشرفت سیاسی دارند که از این میان میتوان باور به سرشت اعتباری پیشرفت سیاسی، غایات قدسی نظام سیاسی، تشکیکی بودن پیشرفت و تعالی نظام سیاسی و ضرورت حرکت استکمالی شهروندان در جهت رسیدن به نظام احسن سیاسی اشاره کرد.
The purpose of the present study is to review ontological foundations of the theory of political-Islamic development and its considerations. The method of study is descriptive-analytic and the results showed that the theory of political-Islamic development relies on some Islamic ontological foundations. These foundations in the Islamic wisdom-philosophical tradition have been explored under two branches of knowledge named transcendental philosophy and metaphysics. Some stages and attributes in the existence such as corporeal and incorporeal, real and constructional, skepticism, and substantial motion are among the mentioned foundations. Moreover, in metaphysics, the existence of God as the supreme stage in the world, belief in the sacred end as well as the excellent system of creation are acknowledged as the ontological foundation. Each of the above foundations have significant considerations in the theory of political development among which we can refer to the constructional essence of political development, sacred ends of the political system, the skeptical nature of development, the excellence of the political system, and the necessity of the perfectionist movement of citizens towards the best political system.
خلاصه ماشینی:
از آنجايي که هستي و وجود امري گسترده و منتشَر است و شامل تمام مصاديق و مراتب وجود ميگردد، مباني هستيشناختي بنياديترين مبناي نظريه پيشرفت سياسي محسوب ميگردد و نوع نگرش به انسان و معرفت او که در مباني انسان شناختي و معرفت شناختي مورد بررسي قرار ميگيرند را نيز تعيين ميکند.
از جمله اقتضائات اين مبناي هستيشناختي در حوزه پيشرفت سياسي اسلامي آن است که کارگزاران نظام سياسي پيشرفته از جهان نگري فراخ و گسترده برخوردار شده و دنياي مادي، مواهب دنيوي، قدرت سياسي و منابع اقتصادي را تنها بخشي از هستي و وجود ميبينند.
آنان مبتني بر اين ً باور کنش هاي سياسي خود را صرفا به منظور رسيدن به غايات مشهود و مادي تنظيم نميکنند، بلکه اهداف فرامادي را مد نظر قرار داده و حتي گذشتن از جان و رسيدن به مقام شهادت براي آنها شيرين ميگردد (امام خميني، ۱۳۸۹: ج ۷، ص ۱۸۲-۱۸۴).
الف : باور به وجود خداوند از جمله مباني هستيشناختي نظريه پيشرفت سياسي اسلامي اعتقاد به وجود خداوندي است که در اعلي مراتب کمال و تجّرد بوده و از محدوديت ها و اوصاف ماديات همچون زمان و مکان ، رشد، نمو، ترکيب و حرکت که مستلزم فقدان برخي کمالات است ، مبّرا مي باشد (گروه نويسندگان ، ۱۳۹۰، ص ۱۳۶).
لذا، آنچه که در حوزه مباني هستيشناختي نظريه پيشرفت سياسي متعاليه قرار ميگيرد، باور به وجود مبدأيي قدسي براي کائنات است که با علم ، اراده و حکمت ١.
از ديگر مباني نظريه پيشرفت سياسي که ذيل الهيات المعني الأخص بررسي ميگردد، باور به وجود خداوند به مثابه اعلي مراتب موجودات مجّرد، اعتقاد به غايت قدسي براي هستي و نيز نظام احسن خلقت است .