چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی ملتسالاری در حکمت متعالیه و عرفان است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که در حکمت متعالیه بحث تقدم و تأخر و سبق و لحوق را میتوان برای اثبات ملتسالاری بهکار بست. با هر نوع و قسمی از اقسام تقدم و تاخر، ملت جلوتر از دولت قرار میگیرد و سالاری ملت برآیند آفرینش اوست و سالاری ملت یک امر اعتباری نیست، بلکه یک امر تکوینی است، حال که سالاری ملت تکوینی شد؛ سالاریشان در نظام تشریع به اولویت خواهد بود. تقدم ملت بر دولت، تقدم بالطبع، بالشرف، بالزمان، بالرتبه و... است.در عرفان با رویکرد عرفان نظری، به حسب هستیشناسی و در هستها و نیستها، ملتسالار است و با رویکرد عرفان عملی، ملت در عرصه باید و نبایدها سالار، انسان خلیفه حضرت حق و نایب اوست و نایب از اوصاف منوبٌعنه برخوردار است که بایستی نایب قول منوبٌعنه گوید و فعل او کند، پس، در نظام آفرینش، انسان سالار ماسِویالله است، کما اینکه مسجود ملائکه اوست.
The purpose of the present study is to review the superiority of nations in transcendental wisdom and mysticism. The method of study is descriptive-analytic and the results indicate that in transcendental wisdom, the discussion of priority and non-priority can be used for proving superiority of nations. With respect to any typology and classifications of priority and non-priority, the nation is ahead of the government. Its superiority is the result of its creation and not just a credit matter, but rather it is a formative issue. Now that the superiority of the nation is formative, it has priority in canonization. The priority of the nation over the government is by nature, dignity, time, stage, and so on. In the approach of theoretical mysticism, with respect to epistemology and in existence and not existence, nation is superior. In the approach of practical mysticism, nation is superior in the realm of does and don'ts and humans are the caliphate of God and His deputy. The deputy has the attributes of the master and he should say the words of his master and perform his acts. Therefore, in the universe, humans are superior to Ma-Savi-Allah as they are prostrated by the angels.
خلاصه ماشینی:
با هر نوع و قسمي از اقسام تقدم و تاخر، ملت جلوتر از دولت قرار ميگيرد و سالاري ملت برآيند آفرينش اوست و سالاري ملت يک امر اعتباري نيست ، بلکه يک امر تکويني است ، حال که سالاري ملت تکويني شد؛ سالاريشان در نظام تشريع به اولويت خواهد بود.
مقدمه در حکمت متعاليه بحثي با عنوام انواع و اقسام تقدم و تأخر و نيز بحثي با عنوان سبق و لحوق وجود دارد، که ميتواند در پرسش اينکه آيا دولت مقدم بر ملت است ؟، يا ملت مقدم بر دولت است ؟ به کار آيد.
ملت سالاري در حکمت متعاليه و عرفان به اين معنا نيست که در حکمت متعاليه ، ملاصدرا و پيروان او به بحث ملت سالاري پرداخته اند؛ بلکه با توجه به انواع و اقسام تقدم و تأخري که در حکمت متعاليه و در کتاب هاي منطقي آمده ، ميتوان با طرح سوالي که آيا دولت مقدم بر ملت است ؟، يا ملت تقدم بر دولت دارد؟ طبق انواع تقدم و تأخر، دولت و ملت را با هر کدام از انواع مورد تحليل قرار داد، که در هر صورت تقدم از آن ملت است .
ملاصدرا تقدم يک شيء از دو شيء را بر ديگري، بر دو قسم دانسته است ، يکي بر حسب کمّيت شي ء، مع يا داراي مقدار متصل است و يا داراي عدد منفصل ؛ که هرکدام بيشتر باشد بر طرف ديگر مقدم ميشود، تقدم به انواع تقدم زماني، مکاني، رتبي دسته بندي ميشود و گاهي بر حسب وجود، به وجود متقدم و متأخر معنا مي يابند؛ که بنابر وجود، سبق علي ، طبعي و ذاتي را به وجود خواهد آمد (صدرالدين شيرازي، ۱۳۰۲ق : ص ۳۰۲).