چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی مسائل جنسی در زندگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و ازنظر نوع روش توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق در شهرستان آمل که از مهرماه تا آذرماه سال 1398 به دادگستری شهرستان مراجعه کردهاند. افراد نمونه بهصورت در دسترس از میان زوجین متقاضی طلاق شهرستان آمل انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته بر زوجین مراجعهکننده، انجام شد و درنهایت تعداد نمونه با 20 زوج به اشباع رسید. یافتههای بهدستآمده بهصورت کمی با استفاده از درصد و فراوانی و آزمون خی دو تجزیهوتحلیل گردید. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین پاسخ زنان و مردان در خصوص اهمیت رابطه جنسی در زندگی مشترک در دوران مجردی و نقش عدم رضایت از رابطه جنسی در فروپاشی زندگی مشترک وجود ندارد؛ درحالیکه بین پاسخ زنان و مردان در خصوص اهمیت رابطه جنسی در زندگی مشترک در دوران بعد از ازدواج، نقش امور جنسی در پیدایش طلاق، در خصوص ادامه یا جدا شدن از همدیگر به خاطر عدم رضایت جنسی تفاوت وجود دارد. زنان اهمیت مسائل جنسی را بعد از ازدواج و اهمیت رابطه جنسی را در فروپاشی زندگی زناشویی و پیدایش طلاق نسبت به مردان بیشتر برآورد کردند. درنتیجه روانشناسان و مشاوران میتوانند در مرکز پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری، مراکز مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و سکس تراپی برای ارتقای سطح آگاهی درست زوجین از مسائل جنسی استفاده نمایند.
this study's purpose was to investigate the role of sexual issues in the married life of couples who are applicants for divorce. the research method is fundamental in purpose and descriptive-analytical type. the statistical population included all couples being applicants for divorce in amol city who had been referred to the city court from october to december 2019. in this study, among those referring people, a semi-structured interview was conducted between available ones, and finally, the number of samples was saturated with 20 couples. findings were quantitatively analyzed using percentage and frequency and the chi-square test. the results showed no significant difference between the responses of men and women regarding the importance of sex before marriage and the sexual dissatisfaction role in the collapse of cohabitation. however, there is a difference between the responses of men and women regarding the importance of sex after marriage, the role of sex in the emergence of divorce, and the continuation or separation of each other due to sexual dissatisfaction. women overestimated the importance of sexual issues after marriage and the importance of sex in the breakdown of married life and the emergence of divorce more than men.
خلاصه ماشینی:
اگر به هر دليلي روابط جنسي سالم بين زن و شوهر ايجاد نشود، يکي از آن ها يا هر دو، ناراضي ، دلخور و دل زده خواهند شد و درنتيجه اگر ساير شرايط تفاهم فراهم نباشد، امکان فروپاشي زندگي زناشويي و بالاخره جدايي بيشتر مي شود (٢٠١٤ ,Danai &Shakerian, Nazari, Masoomi, Ebrahimi ).
بهمني ، اعتمادي ، احمدي و فاتحي زاده (١٣٩٦)، در پژوهشي ديگر به اين نتايج دست يافتند که نارضايتي از رابطه جنسي مي تواند منجر به بروز مشکلات عميق در روابط زوجين و ايجاد تنفر از همسر، دلخوري ، حسادت ، رقابت ، حس انتقام گيري ، احساس تحقير، احساس عدم اعتمادبه نفس و نظاير اين ها شود.
ضمناً در عدم تفاوت بين نظرات دو جنس در خصوص نقش رضايت از رابطه جنسي در فروپاشي زندگي مشترک مي توان بيان کرد که بيشتر زوجين متقاضي طلاق اين مسئله را هم در رابطه خود و هم روابط ديگران ديده اند که رضايت جنسي براي دوام زندگي لازم است و با توجه به اينکه اين نياز هم براي مردان و هم زنان در زندگي زناشويي مهم است تفاوتي ازلحاظ اهميت آن در فروپاشي زندگي با همديگر ندارند.
در خصوص اهميت رابطه جنسي در زندگي مشترک در دوران بعد از ازدواج در زنان نسبت به مردان مي توان به نتايج پژوهش عظيمي، خليل ميرزايي و وارسته فر (١٣٩٨) اشاره کرد که نشان دادند ين زنان و مردان در بروز و شکل گيري کشش ها و رانش هاي جنسي تفاوت معني داري وجود دارد.