چکیده:
هدف از تحقیق حاضر مروری بر نقش بازاریابی حسی بر وفاداری مشتریان میباشد. با توجه به اینکه امروزه بازاریابی به عنوان کلیدیترین واحد در هر تجارت به شمار میرود. بر هیچ کس پوشیده نیست که مشتری از مهمترین داراییهای یک سازمان تجاری قلمداد شود. با توجه به رقابت شدید بین سازمانهای تجاری, هر کدام در پی دستیابی به روشهای نوین و کاربردی در حوزه وفاداری مشتریان هستند که یکی از این روشها بازاریابی حسی است بازاریابی حسی بهعنوان روشی برای اندازهگیری و تبیین احساسات مصرفکننده و همچنین ردیابی و استفاده از فرصتهای جدید بازار و درنهایت اطمینان از موفقیت طولانیمدت محصول تعریفشده است (راندیر و همکاران، 2016). به گفته لیندستروم (2006)، محرکهای محیطی خارجی بر هر پنج حس انسان تاثیر میگذارند. انسان بیشتر تحت تاثیر حس بینایی قرار دارد. اولین برداشتی که از طریق بینایی منتقل میشود به مصرفکنندگان در شکلگیری تصویر محصول و برند کمک میکند. «بینایی» موثرترین حس برای ارائه پیامهای بازاریابی حسی به مشتریان است. ازآنجاییکه حس بویایی با تنفس ارتباط دارد، اینیک حس است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. «بو» مستقیما و با سریعترین سرعت بر حافظه تاثیر میگذارد. صدا با توجه به میزان فرکانس، دارای صوت و لحن متفاوت است. «صدا» تاثیر طولانیمدت روی حافظه دارد و مقدار زیادی از اطلاعات از طریق صدا جذب میشوند. «طعم» بین شیرین، شور، ترش، تلخ و اومامی تفاوت ایجاد میکند. هنگامیکه انسان غذا مصرف میکند، این پنج حس هماهنگ عمل میکنند، زیرا غذا نهتنها به طعم و مزه ارتباط دارد، بلکه به بو، بافت، شکل ظاهری و صدای جویدن نیز مربوط میشود. در آخر، «لمس» یک عامل حسی است که توسط پوست احساس میشود. ازآنجاییکه لمس هنگام تماس فرد با چیزی یا کسی اتفاق میافتد، منجر به ایجاد رابطه بین این دو فرد میشود و احساسات انسان را تغییر میدهد و ارتباطات را بسیار تحت تاثیر قرار میدهد (جانگ و لی، 2019). این تحقیق به روش کتابخانهای نقش بازاریابی حسی رو بر وفاداری مشتری مورد بررسی قرار میدهد.