چکیده:
بیان مسئله: باغ ایرانی به عنوان گونهای از معماری منظر از مهمترین سبکهای باغسازی جهان به شمار میرود، که در مقایسه با معماری منظر معاصر، کیفیات محیطی متفاوتی مشاهده میگردد. کیفیاتی که برخاسته از معانی و مفاهیمی است که باغ ایرانی را به مثابهی یک «مکان» تعریف مینماید. باغ ایرانی تجسم هنر و جهانبینی کهن و معماری منظر ایرانی است که از دیرباز در زندگی فرد ایرانی حضوری دائمی داشته، و شامل کیفیات و الگوهای مطلوبی جهت برقراری و تقویت رابطهی انسان و طبیعت در یک اثر انسانساخت است. علیرغم تداوم زیباییشناسی اولیه در باغ ایرانی در سراسر دوران اسلامی، شاهد دگرگونی در جنبههای معنایی آن نزد مخاطب ایرانی هستیم. با وجود آنکه تغییر در جهانبینی انسان معاصر منجر به عدم ادراک تمامی وجوه کالبدی باغ ایرانی، که زاینده و خاستگاه معانی آن است، میگردد، اما به نظر میرسد که در مواجهه وی با باغ سهمی از این کیفیات قابل دریافت میباشد. ادراک باغ ایرانی به عنوان آنچه «هست» میتواند در قالب مفهوم «حس مکان» خوانشی از آن را فراروی انسان قرار دهد.
هدف پژوهش: هدف اصلی مقاله رسیدن به ادبیات جامعی از «حس مکان» در باغسازی ایرانی و هدف فرعی آن تبیین مولفه تاثیرگذار درارتقاء حس مکان در باغ چهلستون بهشهراست.
روش پژوهش: در این پژوهش که از نوع کیفی اســت در ابتدا به توصیف و شناخت حس مکان در باغ ایرانی وعوامل مرتبط با آنها وسپس به کیفیتهای تاثیرگذار بر شــکلگیری حس مــکان در باغ چهلستون بهشهر به استناد بر اطلاعات کتابخانهای پرداختیم.
نتیجهگیری: منظر باغ ایرانی، بسان آیینهای متجلی میشود که هر ایرانی، خویش و فرهنگ و ارزشها و حیات خود را در آن منعکس میبیند. خویش را جزئی از آن و آن را جزئی از خویش دانسته و احساس یگانگی و وحدت با باغ مینماید. روشهای به کار رفته در باغ چهلستون به منظور القا و تقویت حس مکان را میتوان، شامل به کارگیری فرمهای آشنایی
که ریشه در فرهنگ و هنر باستان ایران دارد و همچنین استفاده از عناصر نمادین و معنادار که غالبا مرتبط با باورهای مذهبی است دانست که از آن جمله میتوان به شاخصههایی مانند هندسه، تقارن، سلسه مراتب، محصوریت و باغ بهشت و.... اشاره کرد.
خلاصه ماشینی:
این امر نشانگر آن است که الگوی باغ ایرانی از ذهنیتی ناب و اندیشه ای متعالی سرچشمه گرفته و آینه ای تمام نما از مآوای گمشده ی انسان است، پس اینگونه می توان بیان داشت که آنچه منظر عرضه می دارد و آنچه مخاطب خود و براساس نیازها، انگیزه ها، و پیش اندوخته ها( از فرهنگ تا سابقه ی ذهنی و ..
تعاريف بسیاری برای مكان اعلام شده است، اما معمولاً اصطلاح «مكان»، به عنوان مخالف فضا، يك پیوند عاطفی قوی بین يك فرد و يك محیط خاص بیان میدارد (Sime, 1986) حس مكان به مكان احساس امنیت و لذت میبخشد و باعث دلبستگی به مكان میشود.
همچنین باغ ایرانی پدیدهای فرهنگی، تاریخی و کالبدی در سرزمین ایران است و معمولاً بهصورت محدودهای محصور که در آن گیاه، آب و ابنیه در نظام معماری مشخصی با هم تلفیق میشوند و محیطی مطلوب، ایمن و آسوده برای انسان بوجود میآورند، ساخته میشود (شاهچراغی،1389).
پس می توان عوامل کالبدی و معنایی حاکم بر ایجاد حس مکان در باغ چهلستون بهشهر را در موارد زیر خلاصه کرد: 4-1- هندسه این ساختارها در عین حال حامل شالوده ها و بنیان هاي شکل بخشي مجموعه از ایده ها و مفاهیم اولیه تا رسیدن به شکل نهایي باغ است و به همان اندازه که اصول هندسي در معماري ایراني واجد اهمیت هستند در شکل بخشي به مفهوم باغ ایراني نیز نقش دارند.