چکیده:
خانههای مسکونی مکانهایی هستند که تاثیرات زیادی روی ساکنین و نسلهای آینده ما دارند. بنابراین طراحی صحیحی
که بتواند پاسخگوی نیازهای روحی و روانی ساکنین باشد و رضایت آنها را از کیفیت زندگی افزایش دهد نکتهای قابل
تامل و بررسی است. به دنبال پیوند مسکن با تشخص کالبدی» ضمن ارتقای کیفیت زندگی ساکنین و تامین نیازهای
روانیشان» شاهد مجموعه مسکونی ماندگار و با اصالت معماری ایرانی در سطح شهر خواهیم بود. این پژوهش ابتدا به
تعریف تشخص پرداخته سپس با روش استدلال منطقی به مدلی معنایی تشخص رسیده و به رابطه ی تشخص کالبدی
خانه با چارچوب نظری مدل پرداخته است و با استفاده از منابع دین و احادیث معتبر و مقالات اسلامی به تبیین حدود
تشخص و تاثیر وجود تشخص کالبدی خانه در حدود اسلامی بر ساکنین پرداخته میشود. تبیین حدود تشخص کالبدی
مجموعه مسکونی زمانی از دیدگاه اسلامی پذیرفته است که ضمن ایجاد حس ارزش و رضایت از خوده بلعثت شان و
منزلت اجتماعی شود که این تشخص کالبدی وحدت و نظم مطلوب شهری را در پی دارد. عدم شناخت حدود تشخص
کالبدی مجموعه مسکونی از نقطه نظر اسلام، ضمن تاثیرات منفی که بر شخص و اجتماع میگذارد» باعث ناهماهنگی در
سیمای شهر میشود.
خلاصه ماشینی:
تبيين حدود تشخص کالبدي مجموعه مسکوني زماني از ديدگاه اسلامي پذيرفته است که ضمن ايجاد حس ارزش و رضايت از خود، باعث شان و منزلت اجتماعي شود که اين تشخص کالبدي وحدت و نظم مطلوب شهري را در پي دارد.
تشخص کالبدي از منظر اسلامي براي خانه هاي مسکوني مناسب است که فرد با آن احساس ارزش و رضايت از خويشتن داشته باشد.
تشخص کالبدي مجموعه مسکوني زماني از ديدگاه اسلامي پذيرفته است که ضمن ايجاد حس ارزش و رضايت از خود، باعث شان و منزلت اجتماعي شود که اين تشخص کالبدي سلامت روان و احساس تعلق به مکان ساکنين را در پي دارد.
تشخص کالبدي مجموعه مسکوني زماني از ديدگاه اسلامي پذيرفته است که ضمن ايجاد حس ارزش و رضايت از خود، باعث شان و منزلت اجتماعي شود که اين تشخص کالبدي سلامت روان و رضايت از خويشتن را در پي دارد.
در صورتي که تشخص کالبدي خارجي مجموعه مسکوني از حالت اعتدال خود پايين رود به گونه اي که تک بنا در کنار ساير بناهاي شهري دچار حقارت شود ضمن تاثير منفي که در روان فرد ميگذارد در اجتماع موجب طرد شدگي ميشود که تبعاتي منفي من جمله نبود دلبستگي به مکان ، عدم همکاري، نگرش هاي منفي و...
در صورتي که تشخص کالبدي خارجي مجموعه مسکوني از حالت اعتدال خود پايين رود به گونه اي که تک بنا در کنار ساير بناهاي شهري دچار حقارت شود ضمن تاثير منفي که در روان فرد ميگذارد در اجتماع موجب طرد شدگي ميشود که تبعاتي منفي من جمله نبود دلبستگي به مکان ، عدم همکاري، نگرش هاي منفي و...