چکیده:
کتاب تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق بر آن است تا مواضع و عملکرد علمای مشروطهخواه را در نهضت مشروطیت ایران بر اساس فعالیتهای مشروطهخواهی و نوشتههای سیاسی میرزا محمدحسین نائینی بررسی کند.دکتر عبدالهادی حائری پس از ذکر مباحث مقدماتی در فصلهای اول و دوم،زندگی سیاسی مرحوم نائینی را در فصل سوم به سه مرحله مشروطهخواهی،مبارزه با استعمار انگلیس در عراق و همکاری با صاحبان قدرت تقسیم میکند،آنگاه در فصلهای چهارم،پنجم و ششم کتاب به بحث درباره رساله سیاسی نائینی با عنوان تنبیه الأمه و تنزیه المله میپردازد.از نظر حائری، این رساله تا حدودی تحتتأثیر اندیشههای اندیشمندان سده 18 فرانسه،به ویژه مونتسکیو میباشد.
نویسنده،در جمعبندی مباحث خود،نائینی را مجتهدی شیعه و واقعبین و واقعگرا معرفی میکند که «سرنگونی استبداد را امری اجتنابناپذیر میدید»،اما از سوی دیگر«معنای واقعی و هدف بنیادی مشروطهگری را از نظر دور داشت».
برخی نقدهای کلی وارده بر کتاب عبارتاند از:عدم اصالت و اعتبار برخی منابع و مآخذ،تحلیل نادرست درباره ماهیت نهضت مشروطه،خدشهدار بودن مستندات و دلایل درباره مرحله سوم زندگی نائینی و ریشههای فکری رساله تنبیهالامه.
خلاصه ماشینی:
"روشن نیست چگونه تحصیل آزادی و مساوات به عنوان دو ارزش مهم از ارزشهای نو باخترزمین،سبب خروج از نظام فئودالی و ورود به نظام سرمایهداری و صنعتی میشود؟ نویسنده از یک سو،رهبران مذهبی ایرانی را در نقش وسیله و ابزار برای عملی کردن اهداف سیاسی-فرهنگی و تجددطلبانه نواندیشان غربمآب میبیند و بر آن است که آنان به حمایت فقها نیاز فراوان داشتند،زیرا تنها مقام مؤثر و بانفوذ در میان مردم بوده،«علاقه داشتند که علما به برخی مسائل مربوط به ناهماهنگی اسلام و دمکراسی بیتوجه بمانند و گرنه از پشتیبانی کامل علما در انقلاب مشروطیت بیبهره میماندند»(ص 330)،از سوی دیگر،روند نهضت را اقتصادی دانسته،دلیل رهبری عالمان شیعه را رونق گرفتن شریعت،به دنبال تأمین مالی طبقه متوسط جامعه از قبیل«بازرگانان و کاسبان خوردهپا»از راه تغییر نظام فئودالی به بورژوازی ارزیابی میکند."