چکیده:
از قرن ششم هجری در ایران عرفان شروع به رشد چشمگیری کرد و در دوره ی مغولها به اوج رسید. در این دوره مباحث عرفانی بیش از پیش در ادبیات راه پیدا کرد. یکی از کسانی که در به اوج رسیدن ادبیات عرفانی فارسی نقش مهمّی ایفاکرد، عطّار بود که اثر گرانبهایش منطقالطّیر سرمشق بسیاری از شاعران پس از وی شد. منطقالطّیر، سلوک روح را در هفت مرحله تا رسیدن به مرحلهی کمال و «وحدت» در قالب داستانی رمزی بیان میکند. در این اثر از تمثیل روح به صورت پرنده استفاده شده است.
در قرن پانزدهم میلادی، در اسپانیا با قدرت گرفتن پادشاهان کاتولیک، عرفان، ادبیات و دیگر شاخههای هنر به اوج شکوفایی رسید؛ به ویژه عرفان کاتولیکی که در مذهب ریشه داشت. به همین دلیل این قرن را «قرن طلایی اسپانیا» خواندهاند. در این دوره در اسپانیا قدّیسهای عارف، ترزای آویلایی ظهور میکند که شاهکارهای عرفانی وی بر قلّههای عرفان و ادب اسپانیا میدرخشد. یکی از آثار وی و شاید بتوان گفت برترین اثرش با نام دژ درون مانند منطقالطّیر بیان سلوک هفت مرحلهای روح تا رسیدن به «نکاح روحانی» 1 است. در این مقاله به تطبیق این دو شاهکار ادبی_عرفانی، منطقالطّیر و دژدرون2 پرداخته شده است.