چکیده:
بی تردید یکی از پربارترین ادوار تاریخ ایران در خارج از این سرزمین را باید در سرزمین دکن و
در شبه قاره هند جستجو کرد. جایی که ایرانیان از کهنترین ایام با بسط روابط تجاری جای
پای محکمی برای اعمال سیاستهای برون مرزی ابران پدید آوردند. تاریخ ایران و هند از
روابط ایران در عصر ایلام» هخامنشی» اشکانی و ساسانیان سخن میگوید. این روابط در عصر
ساساتیان به پایهای رسید که ایرانیان در راستای منافع ملی خود به لشکرکشی به آن خطه و
ابقای شاهی دست نشانده که حافظ منافع ایران باشدء دست زدند.
در عصر اسلامی نیز شاهد حضور ایرانیانی هستیم، که برای گریز از ظلم حکام اموی و
عباسی دکن را به عنوان سرزمین مطلوب خود انتخاب نمودهاند. این حضور گسترده بعدها زمینه
ایجاد حکومتهایی از ایرانیان را در آنجا میسر نمود. با تاسیس دولت ایرانی بهمنی شاهد
حضور عناصر ایرانی؛ هنر ایرانی» فرهنگ و تمدن ایرانی در آن خطه هستیم. با فروپاشی این
سلسله و روی کار آمدن سلسلههایی که اصالتا" ایرانی و بعضی از احفاد قره قویونلوها و لاجرم
شیعه محسوب میشدند ء نود مدنی ایران با صبغهای از تشیع عمومیت یافت. بدیهی است» در
بوی ایرانی داشته باشد و طبیعی بود ء که عناصر ایرانی پاسدار ارزشهای ایرانی در آن سرزمین
دوردست باشند. مقالة حاضر کوششی در راستای نشان دادن سهم ایرانیان در خلاقیتهای هنری ادبی ، فرهنگی در سرزمینی است ، که به راستی می توان آن را چون بخش جدا ناپذیر ایران فرهنگی و هنری دانست .