چکیده:
هدف از آفرینش در فلسفۀ خلقت، بهره مند شدن مخلوقات است. موجودات با نزدیک شدن به پروردگار، منبع اصلی کمالات و مستفید شدن از او به تکامل و قُرب الی الله می رسند. بر اساس امر الهی، تمامی کاینات، به سمت مبدأ اصلی در حرکتند، حرکت مستمر و دائم. هر موجودی در مرتبه اسفل با حجابهای ظلمانی، در تحرک به سمت مرتبۀ بالاتر، کمال و ارتقا می یابد. انسان اشرف مخلوقات در این سیر تلاش می کند تا با تغییر و تحول، قابلیتهای خویش را به فعلیت تبدیل سازد و با مراقبۀ دائم بر اعمالش، با تحمل ریاضات و صبر بر شداید دنیوی، به واقع در سیری عمیق، طی طریق نماید و با عبور از عالم کثرات به عالم وحدت برسد. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای در صدد است دیدگاه عطار را در اسرار نامه در مورد حرکت تکاملی موجودات به ویژه انسان، با چگونگی کیفیت این سیر بررسی کند. به اعتقاد عطار، انسان هم همچو سایر موجودات، پیوسته در پویایی است و رهاورد او در این سفر، بهره مندی از محبت الهی، کسب فیوضات ربّانی حق و در نتیجه ارتقاء مراتب بندگی به سمت کمال مطلق است.
the purpose of creation in the philosophy of creation is to benefit the creatures. by getting close to the lord, the main source of perfection and benefiting from him, creatures reach perfection and closeness to god. according to the divine order, all beings in the universe are moving towards the main origin, continuous and permanent movement.every creature in the lower rank, with the veils of darkness, is perfected and promoted in the movement towards the higher rank.in this journey, the ashraf of creatures tries to turn his abilities into reality through change and transformation, and by constantly observing his actions, by enduring hardship and extreme worldly patience, he actually travels in a deep journey and by passing from the world of plurals to the world of unity.the present study with a descriptive-analytical approach and library method seeks to examine attar's view in asrarnameh about the evolutionary movement of organisms, especially humans, with the quality of this journey.according to attar, man, like other creatures, is constantly in dynamism, and his achievement in this journey is the enjoyment of divine love, the acquisition of the divine blessings of truth, and as a result the promotion of servitude to absolute perfection.
خلاصه ماشینی:
حلقه های پیچ در پیچ و بی نهایـت کاینـات ، بـا نیـروی عشق در سفر تکاملی خویشند و « سر زنجیر در دست خداوند» ( همان :٢٩) به گفتۀ شفیعی کدکنی، در پایان مقالۀ دوم « عطار به یکی از مهم تـرین مسـائل عرفـانی می پردازد و آن مسألۀ « حرکت جوهری» و سیر دیالکتیکی وجود است : اگر چشم دلـت گـردد بـدین بـاز برون گیرد ز یک یک ذرّه صد راز همـه ذرات عـالم را دریـن کـوی نبیند، یک نفس ،جز در روش روی همه در گردشند و در روش مست تو بی چشمی و در تو این روش هست ( همان :٣٠) شفیعی کدکنی معتقـد اسـت «روش » در بیـت دوم بـه معنـی حرکـت و در اینجـا همـان صیرورت و حرکت جوهری منظور است .
عطار در اسرار نامه ، در این خصوص سروده است : ز ربّ العـــزّه انـــدر خواســـت داود که حکمت چیست کآمد خلق موجود؟ خطاب آمد که « تا این گنج پنهـان کــه ایــن مــاییم بشناســند ایشــان ( عطار، ١٣٩٤ : ١٥٩) وی در بیت ذیل ، عظمت قدرت الهی را با توجه به آیه شریفۀ «کُـلَّ یـوْمٍ هُـوَ فِـی شَـأْنٍ » (سوره الرحمن ، آیه ٢٩) بیان می کند: دو عـالم مـومِ دستِ قـدرتِ ماسـت کُل از قدرت نگردد، قدرت از خواست ( همان : ١٧٠) شاعر با یادآوری پیمان بستن در عهد الست با حق تعالی، به آدمی تذکر می دهد که هرگـز آن را فراموش نکند تا مسیر الی الله را گم نکند و از مبدأ اصل وحقیقت دور نگـردد، بـدین علـت که گلخن عالم و تعلقاتش ، جاذب است و اسیر حطام دنیوی شدن رنج آور.