خلاصه ماشینی:
"بنابراین در پاره ای از موارد که نگرشها دگرگون میگردد، نوعی «استحاله» پدید میآید، این امر آثار مخرب و شومی از جمله انحرافات جنسی را در پی دارد، بدین منظور نمونه هایی ارائه میگردد: نمونه اول: در یک خانوادة سنتی، تنها هدف و آرزوی دختری پانزده ساله، ازدواج با همسری مناسب بود؛ چنین هدف و آرزویی پیامدهای مثبتی در برداشت، اولا دختر خیلی زود تن به ازدواج میداد و در امر انتخاب همسر وسواسهای افراطی به خرج نمیداد، ثانیا در زمینه مسائل مادی قائل به سهولت بود و به اندک مهریه ای رضایت میداد؛ چنانکه مرد هم به حداقل لوازم زندگی قانع بود؛ ثالثا سازگاری میان زن و شوهر فراوان بود و بیشتر زنان با گذشت و ایثار، بنیان خانواده را مستحکم مینمودند؛ رابعا طلاق مخصوص شرایط نادر بود، یعنی اگر اختلاف زن و شوهر به هیچ عنوان حل نمیشد، طلاق صورت میگرفت.
وقتی بدون درجه بندی و تنظیم انتظارات بر اساس واقعیتها، دید معنایی به دست آمده از اقلیت به کل جامعه تعمیم داده شود، افراد نمیتوانند آن انتظارات را برآورده کنند و نهایتا آنکه این عدم پاسخگویی به نیازها، منجر به احساس حقارت، خود کم بینی و آسیب پذیری میشود و فرد به این باور میرسد که انسان مؤثری نیست و توانمندی ندارد و یا نمیتواند یک فرد ارزشی و مؤمن و معتقد به آرمانهای ملی و اسلامی باشد، لذا سعی میکند با پذیرش موازین رفتاری ساده تر که دائما از سوی بیگانگان تبلیغ میشود، بگوید «من هم هستم» و این چنین است که پشت کردن به «خود» و روی آوردن به «دیگران» تحقق مییابد."