چکیده:
چه بسا پس از جریان بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله حادثهای از فتوحات لشکر اسلام نباشد؛چرا که این جریان،حیات مادی و معنوی مسلمانان را دگرگون نمود.در کتب تاریخی،اصل حادثه یاد گیرنده، ولی چندان به زمینهها و مهمتر از آن به پیامدهای آن پرداخته نشده است.این نوشتار بیشتر درصدد تبیین زمینهها و پیامدهای این حادثه است.در پایان به دیدگاه امام علی علیه السلام نسبت به این حادثه به عنوان یکی از افراد برجستهء جامعه اسلامی اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"گرچه این حادثه تا حدودی فکر مسلمانان را از دغدغهء معیشت آسوده میکرد،ولی همین امر اهرم فشاری بود در دست حکومتها و آنان از سیاست ارعاب و تطمیع در مورد مردم استفاده میکردند؛ برای مثال زمانی که امام حسین علیه السلام در کربلا از لشکر ابن سعد پرسید که چرا کمر به قتل او بستهاند پاسخ دادند:«خفنا طرح العطا»؛از ندادن مقرری و عطا بر خود ترسیدیم4.
01-بیتوجهی به تبیین دین از آنجا که در دوره حکومت خلفا (ابو بکر،عمر و عثمان)مسئله مهم و اول دنیای اسلام فتوحات بود و اذهان مسلمانان همگی به این موضوع معطوف شد،تا آنجا که حتی خلیفه برای تشویق مسلمانان به جهاد و حضور مردم در جبهههای جنگ به خود اجازه حذف«حی علی خیر العمل»را در اذان داد4.
از سوی دیگر،در عراقی که بیشتر سپاهیان امام شناختی از امامت علی علیه السلام نداشتهاند،بلکه اکثر شیعه سیاسی بودند و تعداد کسانی که به مقام امامت آشنایی داشتند از پنجاه نفر تجاوز نمیکرد،چنانکه امام باقر علیه السلام میفرماید:کان علی بن ابی طالب علیه السلام عندکم بالعراق یقاتل عدوه و معه اصحابه و ما کان منهم خمسون رجلا یعرفونه حق معرفته و حق معرفة امامته»2؛ علی بن ابی طالب علیه السلام با شما در عراق بود و با یاران خود با دشمنانش میجنگید،ولی در میان آنان پنجاه نفر که حق امامتش را بشناسند پیدا نمی شد-حال در چنین فضایی امام علی علیه السلام میتواند از به میدان رفتن فرزندان خود ممانعت کند و اصلا برای سپاهیان آن حضرت با آن اوصاف چنین اقدامی پذیرفتنی است؟چه بسا این سخن درحالی ایراد شده است که امام مجتبی علیه السلام پیدرپی به جبهه نبرد میرفت؛لذا امام آن خطبه را ایراد فرمود."