چکیده:
ترکیب (واو+ لام تعلیل+ فعل مضارع) از ترکیب های پرکاربرد در آیات قرآن کریم است. یکی از نمونههای قرآنی که ترکیب مذکور در آن استعمال شده، آیه 75 سوره انعام است که مفسران چهار دیدگاه عاطفه، استینافیه، اعتراضیه و زائده را درباره ماهیت واو، در ترکیب این آیه بیان کردهاند. اختلاف دیدگاهها صرفا در جایی متصور است که فعلی متصل به ما قبل واو نباشد؛ زیرا در صورت وجود فعل، بر عاطفه بودن واو اجماع وجود دارد. این پژوهش به منظور نقد ادبی دیدگاههای عاطفه، استینافیه، اعتراضیه در باره واو آیه 75 سوره انعام سامان یافته و باور دارد ریشه تعدد دیدگاهها، کم توجهی یا بیتوجهی به قواعد مسلم نحوی- بلاغی مؤثر در تفسیر آیات مانند مرجوح بودن تقدیر و مطابقت کلام با مقتضای حال مخاطب است. هدف از نگارش این تحقیق، تبیین دقیق مراد استعمالی خداوند براساس اصول محاوره عقلایی، بیان ترکیب صحیح نحوی بر اساس این اصول و رسیدن به تفسیری صحیح ازآیه است. این مقاله از روش تحلیلی – توصیفی بهره میبرد. حاصل پژوهش اینکه: 1- هر سه دیدگاه به قاعده مطابقت کلام با مقتضای حال مخاطب و قاعده مرجوح بودن تقدیر توجهی ندارند. 2- شرط جمله مستانفه انقطاع لفظی یا معنایی از جمله ماقبل است درحالی که این شرط در دیدگاه استینافیه ملحوظ نیست. 3- جمله معترضه میان دو شیء متلازمی واقع میشود که شأن آنها عدم انفصال توسط اجنبی است که مورد توجه دیدگاه اعتراضیه نیست. 4- دیدگاه مختار در میان اقوال چهارگانه، دیدگاه زائده بودن است چرا که خالی از ایرادات مذکور است.
ترکیب (واو+ لام تعلیل+ فعل مضارع) از ترکیب های پرکاربرد در ایات قران است. ترکیب مذکور در ایه 75 سوره انعام استعمال شده است و مفسران و دانشمندان علوم ادبی چهار دیدگاه عاطفه، استینافیه، اعتراضیه و زايده را در باره ماهیت واو، در ترکیب این ایه بیان کردهاند. اختلاف دیدگاهها صرفا در جایی تصور میشود که فعلی متصل به ما قبل واو نباشد؛ زیرا در صورت وجود فعل، بر عاطفه بودن واو اجماع نظر وجود دارد. این پژوهش به منظور نقد ادبی دیدگاههای عاطفه، استینافیه، اعتراضیه در باره واو ایه 75 سوره انعام سامان یافته و باور دارد ریشه تعدد دیدگاهها، کم توجهی یا بی توجهی به قواعد مسلم نحوی- بلاغی مانند عدم تقدیر اولی من التقدیر و مطابقت کلام با مقتضای حال مخاطب است. هدف از نگارش این تحقیق، تبیین دقیق مراد جدی خداوند بر اساس اصول محاوره عقلایی و بیان ترکیب صحیح بر اساس این اصول است همچنین تعیین نظر در این باره تاثیر بسزایی در ترجمه دقیق ایه شریفه دارد. این مقاله از روش تحلیلی – توصیفی بهره میبرد. حاصل پژوهش اینکه: 1- هر سه دیدگاه به قاعده مطابقت کلام با مقتضای حال و قاعده عدم التقدیر اولی من التقدیر توجهی ندارند. 2- شرط جمله مستانفه انقطاع لفظی یا معنایی از جمله ماقبل است درحالی که این شرط در دیدگاه استینافیه ملحوظ نیست. 3- جمله معترضه میان دو شیء متلازمی واقع میشود که شان انها عدم انفصال توسط اجنبی است که مورد توجه دیدگاه اعتراضیه نیست.