چکیده:
بویهیان و زیاریان به جهت
داشتن خاستگاه ایرانی و عملکردهای تضعیف گرایانه به منظور افول حکومت عباسیان نقش قابل
تاملی در تاریخ ایران بر جای گذاشتند. اما به سبب رقابتهای سرسخت سیاسی و حساس آن
زمان به منظور کسب قدرت و چیرگی بر ایاللات» به نظر میرسد که روابط و کشمکشهای مکرر
میان این دو خاندان دیلمی در طول مدت حکمرانیشان وجود داشته است که این امر خود منجر
به دخالت حکومتهای هم دوره از جمله سامانیان و نیز عباسیان میشده است.
پژوهش حاطر براساس منابع دست اول و به روش کتابخانهای - توصیفی، به بررسی روابط
سیاسی بویهیان و زیاریان پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
اما به سبب رقابت های سرسخت سیاسی و حساس آن زمان به منظور کسب قدرت و چیرگی بر ایالات ، به نظر می رسد که روابط و کشمکش های مکرر میان این دو خاندان دیلمی در طول مدت حکمرانیشــان وجود داشته است که این امر خود منجر به دخالت حکومت های هم دوره از جمله سامانیان و نیز عباسیان می شده است .
اما به ســبب عوامل سیاسی و نظامی ، کشمکش تقریبا دائمی میان این دو خاندان وجود داشت که منجر به عدم وحدت و ثبات سیاسی منطقه ای که از آن ظهور کرده بودند می شــد و در نهایت با نفوذ سلســله های ترک تبار غزنویان و سلجوقیان بر نواحی دیلم از قدرت اینان کاسته شد.
در نســب نامه ی خاندان بویهیان این چنین آمده اســت : که عمادالدوله علی ، رکن الدوله حســن ، معزالدوله احمد پســران ابوشجاع بویه پسر فنا خسرو پســر تمام بن کوهی پسر 1 ۱.
علویان ، هم با خود و هم با امرای محلی ســرزمین گیل ، دیلم و تبرستان که تبعیت ســامانیان را برای حفظ منطقه خویش می نمودند، درگیر شــدند؛ از جمله اســفار بن شــیرویه ۳ از بزرگان دیلمی که در رکاب خویش ، سرداران و دلیران دیلمی را داشــت که سبب شد راه ایشان به عرصه سیاسی ـ نظامی و رویارویی با خلفای عباسی گشوده شود؛ از جمله مرداویج پسر زیار دیلمی و عمادالدوله علی ، رکن الدوله حســن ، معزالدوله احمد پسران ابوشــجاع بویه دیلمی .