چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثر مخارج گروه های کالایی بر احتمال فقر خانوار شهری و روستایی در ایران انجام شده است. ابتدا با استفاده از داده های هزینه- درآمد خانوار سال 1399، خط فقر برمبنای روش 66درصد میانگین سرانه مخارج محاسبه شد، که میزان خط فقر محاسباتی در بین خانوارهای شهری بالاتر از خانوارهای روستایی است. در ادامه الگوی پژوهش با متغیر وابسته محدود و بر اساس داده های شبه تابلویی در رگرسیون لجستیک با روش اثرات تصادفی برآورد شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مخارج گروه ارتباطات بیشترین تاثیر را بر احتمال فقر خانوارها در مناطق شهری و روستایی دارد و میزان تاثیرگذاری این گروه از کالاها در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی است. در مقابل هزینه های هتل و رستوران در مناطق شهری تاثیر مثبت بزرگتری بر کاهش احتمال فقر خانوارها نسبت به نقاط روستایی کشور دارد. ولی مخارج کالاهای بادوام در مناطق شهری، حمل و نقل در مناطق روستایی و مخارج تفریحی- امور فرهنگی بر احتمال فقر خانوارها تاثیر معناداری ندارد. همچنین تفاوت معناداری بین اثرگذاری مخارج اثاثه و لوازم خانگی، پوشاک و کفش و بهداشت و درمان در مناطق شهری و روستایی وجود ندارد. بین ویژگی های اجتماعی خانوار، متغیرهای جنسیت و تحصیلات اثر منفی بر احتمال فقر و متغیرهای بعد خانوار و وضعیت تاهل تاثیر مستقیم بر احتمال فقر خانوارهای شهری دارند اما این متغیرها بجز بعد خانوار بر احتمال فقر خانوارهای روستایی تاثیر معناداری ندارند.
The aim of this study was to analyze the effect of commodity group expenditures on the probability of urban and rural household poverty in Iran. First, using household expenditure-income data in 1399, the poverty line was calculated based on the method of 66% of the average per capita expenditure, which is higher than urban households than rural households. In the following, the research model is limited by a dependent variable and is estimated based on pseudo-panel data in logistic regression by random effects method. The results showed that the expenditures of the communication group have the greatest impact on the probability of household poverty in urban and rural areas and the impact of this group of goods in urban areas is greater than rural areas. In contrast, hotel and restaurant costs in urban areas have a greater positive effect on reducing the likelihood of household poverty than in rural areas. But the cost of durable goods in urban areas, transportation in rural areas, and the cost of recreation and cultural affairs do not have a significant effect on the likelihood of household poverty. There is also no significant difference between the impact of furniture and household appliances, clothing and footwear and health care in urban and rural areas. Between social characteristics of the household, variables of gender and education have a negative effect on the probability of poverty and variables of household dimension and marital status have a direct effect on the probability of poverty of urban households, but these variables have no significant effect on the probability of poverty of rural households.
خلاصه ماشینی:
ابتدا با استفاده از داده های هزینه- درآمد خانوار سال 1399، خط فقر برمبنای روش 66درصد میانگین سرانه مخارج محاسبه شد، که میزان خط فقر محاسباتی در بین خانوارهای شهری بالاتر از خانوارهای روستایی است.
در این مطالعه برای تحلیل اثر این مخارج بر احتمال فقر خانوار از داده های هزینه -درآمد خانوار شهری و روستایی در سال ١٣٩٩ استفاده شده است .
در واقع پرسش های اساسی که این مطالعه در پی پاسخ بدان است به این شرح است که نخست ، آیا احتمال فقیر بودن خانوار شهری بیشتر است یا خانوار روستایی؟ دوم ، مخارج گروه های مختلف کالایی چه تأثیری بر احتمال فقر خانوارهای شهری و روستایی دارد؟ سوم ، سایر متغیرهای مربوط به ویژگیهای سرپرست خانوار، چه تأثیری بر احتمال فقیر بودن خانوار دارد؟ در ادامه ، مقاله حاضر برای پاسخ به پرسش های موردنظر، به اینصورت سازماندهی شده است که پس از مقدمه ، در بخش دوم ادبیات نظری مرتبط با پژوهش مطرح میشود و مروری بر مطالعات پیشین داخلی و خارجی در قالب ادبیات تجربی صورت میگیرد.
زروکی و همکاران (١٣٩٩)، در مقاله ای تحت عنوان " اشتغال غیررسمی و فقر خانوارهای شهری و روستایی در ایران " با استفاده از ریزداده های طرح هزینه – درآمد خانوار سال ١٣٩٧، خط فقر را با روش ٦٦ درصد میانگین سرانه مخارج خانوارها در سطح استانی برای خانوار شهری و روستایی محاسبه نمود.
یافته های پژوهش نشان داد که اشتغال غیررسمی سرپرست خانوار بر احتمال فقر خانوار اثر مستقیم دارد و این تأثیر در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی است .