چکیده:
نهاد تعلیم وتربیت در هر جامعه ای میتواند محور توسعه و رشد آن جامعه باشد، چرا که گستره فعالیت این نهاد، تمام عرصه های زندگی را دربر میگیرد، به ویژه که به مدت چهارده سال رشد دانش آموزان را در ابعاد مختلف تحت پوشش قرار میدهد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آموزشوپرورش به دلایل مختلف، ازجمله ضرورت استقرار بر پایه فلسفه تعلیم وتربیت اسلامی، هماهنگی با حرکت شتابان و تحولات سریع اجتماعی و بهرهگیری از تجارب موفق آموزشی و تربیتی عصر حاضر، نیاز به تحول بنیادین داشت تا بتواند کارکردی منطبق با مبانی اسلامی و انقلابی داشته باشد. در اهمیت وجود فلسفه تربیت برای هر نظام آموزشی باید گفت که وجود چنین فلسفهای بهعنوان اساس آموزشوپرورش، منجر به هدفمند شدن و انسجام فعالیتهای بخشهای مختلف نظام تربیتی میشود. نظام آموزشی متکی بر فلسفه نهتنها اهداف و موازین تربیتی را با دید نقادانه انتخاب و تعیین میکند، بلکه برای تحقق آنها، رهنمودهای کلی نیز نشان میدهد. طی سه دهه گذشته، نهادهای سیاستگذار در حوزه تعلیموتربیت ایران، تلاشهای فراوانی را در این جهت انجام دادهاند که از بنیادی ترین آنها در سالهای اخیر، تدوین «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران»است.این سند در سال 1390 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و به وزارت آموزش و پرورش برای اجرا ابلاغ شد.